کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انضغاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انضغاط
لغتنامه دهخدا
انضغاط. [ اِ ض ِ ] (ع مص ) فشردگی . افشردگی .
-
جستوجو در متن
-
افشردگی
لغتنامه دهخدا
افشردگی . [ اَ ش ُ دَ / دِ ] (حامص ) حاصل عمل افشردن .انضغاط. فشردگی . (ناظم الاطباء). کیفیت و حالت افشرده . درهم فشرده شدن . (فرهنگ فارسی معین ) : زمین را چنان در هم افشرد سخت کز افشردگی کوه شد لخت لخت . نظامی .و رجوع به افشردن شود.
-
افشار
لغتنامه دهخدا
افشار. [ اَ ] (اِمص ) فشار. انضغاط. (از فرهنگ فارسی معین ). || خلانیدن . (آنندراج ) (برهان ). || افشردن ، یعنی آب از چیزی بزور دست گرفتن . (برهان ). || ریختن پی درپی . (از برهان ). || (ن مف مرخم ) در بعضی کلمات مرکب بمعنی افشارده و افشرده آمده است . ...