کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انضر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انضر
لغتنامه دهخدا
انضر. [ اَ ض َ ] (ع ص ) تازه و آبدار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (ن تف ) خرم تر. بانضارت تر. (یادداشت مؤلف ): و منه (من برنجاسف ) صنف اتم و انضر اغصاناً. (ابن البیطار از یادداشت مؤلف ).- امثال : انضر من روضة .(یادداشت مؤلف ).|| ...
-
انضر
لغتنامه دهخدا
انضر. [ اَ ض ُ ] (ع اِ) ج ِ نَضر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نضر شود.
-
واژههای همآوا
-
انزر
لغتنامه دهخدا
انزر. [ اَ زَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سیردان شهرستان زنجان با 572 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ جزلا و محصول آن غلات ، پنبه ،گردو و انار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
جستوجو در متن
-
نضر
لغتنامه دهخدا
نضر. [ ن َ ] (ع اِ) زر و سیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از المنجد) . زر. (غیاث اللغات ). طلا، و گفته اند: نقره . (از اقرب الموارد). عسجد. ذهب . عین . (یادداشت مؤلف ). ج ، نِضار، اَنضُر. || (مص ) ناضر گردانیدن . (از اقرب الموارد) (از...
-
نضیر
لغتنامه دهخدا
نضیر. [ ن َ ] (ع اِ) زر. (غیاث اللغات ). زر و سیم . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نَضر. نُضار. نِضار. انضر. (المنجد). || (ص ) تازه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). باآب . (آنندراج ). تازه و آبدار. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ).ناضر. نَضِر....