کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انضباطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
انضباط
لغتنامه دهخدا
انضباط. [ اِ ض ِ ] (ع مص ) سامان گرفتن . بنوا شدن . خوب نگاهداشته شدن . نظم داشتن . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ) پیوستگی و مضبوطی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نظم و انتظام و ترتیب و درستی و عدم هرج و مرج . (ناظم الاطباء). سامان پذیری و آراستگی . |...
-
مسؤولیت
لغتنامه دهخدا
مسؤولیت . [ م َ ئو لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مسؤولیة. مصدر صناعی یا جعلی از مسؤول . ضمانت . ضمان . تعهد. مؤاخذه .- مسؤولیت چیزی با کسی بودن ؛ به گردن او و در عهده ٔ او و در ضمان و پایندانی او بودن .- مسؤولیت داشتن ؛ مسؤول بودن . متعهد بود...
-
کیفر
لغتنامه دهخدا
کیفر. [ ک َ / ک ِ ف َ ] (اِ) مکافات بدی . (فرهنگ رشیدی ). مکافات نیکی و مکافات بدی را گویند، و به عربی جزا خوانند. (برهان ). پاداش و جزای عمل بد. (غیاث ). به معنی مکافات است ، در جای مکافات بدی استعمال می شود چنانکه پاداش در محل تلافی خوب . (آنندراج ...
-
هر
لغتنامه دهخدا
هر. [ هََ ] (ص مبهم ) کل . همه . تمام . (یادداشت به خط مؤلف ). افاده ٔ معنی عموم دهد همچون هرجا وهرکس و مانند آن . (برهان ). ترجمه ٔ کل هم هست . (برهان ). پیش از اسم عام درآید و حکم آن اسم را در همانندان آن تعمیم دهد و نیز بر سر عدد درآید و حکمی را ...