کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصماء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انصماء
لغتنامه دهخدا
انصماء. [ اِ ص ِ ] (ع مص ) برداشته شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) . || ریخته شدن بر چیزی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریخته شدن . (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) .
-
واژههای همآوا
-
انصماع
لغتنامه دهخدا
انصماع . [ اِ ص ِ ] (ع مص ) رفتن در غضب خود. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). گذشتن و استمرار در غضب خود. (از اقرب الموارد).
-
انثماء
لغتنامه دهخدا
انثماء. [ اِ ث ِ ](ع مص ) شکسته گردیدن سر، یقال : انثماء رأسه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکسته گردیدن سر کسی . (آنندراج ). انشداخ . (از لسان بنقل ذیل اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
منصمی
لغتنامه دهخدا
منصمی . [ م ُ ص َ ] (ع ص ) ریخته شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ریخته شده . (ناظم الاطباء). رجوع به انصماء شود.