کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انصال
لغتنامه دهخدا
انصال . [ اِ ] (ع مص ) پیکان درنشانیدن در تیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). قرار دادن پیکان در تیر. (از اقرب الموارد). || پیکان از تیر و نیزه بیرون کشیدن . از اضداد است . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). سنان از نیزه و پیک...
-
واژههای همآوا
-
انسال
لغتنامه دهخدا
انسال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نسل شود.
-
انسال
لغتنامه دهخدا
انسال . [ اِ ] (ع مص ) زادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بچه آوردن . (از اقرب الموارد). || فروافتادن پشم و افکندن آن را (لازم و متعدی ). (منتهی الارب ) (آنندراج ) . فروافتادن و بریده شدن پشم و پر. فرو افکندن . پر و پشم را. (از اقرب الم...
-
انثال
لغتنامه دهخدا
انثال . [ اِ ] (ع مص ) بیرون آوردن خاک چاه . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || تیر از ترکش بیرون آوردن . (یادداشت مؤلف ).