کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انصاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انصاء
لغتنامه دهخدا
انصاء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نصی . (ناظم الاطباء). جج ِ نصیة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ نصیة. (از اقرب الموارد). و رجوع به نصی و نصیة شود.
-
انصاء
لغتنامه دهخدا
انصاء. [ اِ ] (ع مص ) بسیار نصی گردیدن زمین . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیار شدن نصی (گیاه ) زمین . (از اقرب الموارد). بسیارگندمه شدن زمین . (تاج المصادر بیهقی ) . || موی پیشانی کسی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). موی پیشانی کسی را گرفتن ...
-
واژههای همآوا
-
انساع
لغتنامه دهخدا
انساع . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نِسع. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ِ نِسعَة. (ناظم الاطباء). و رجوع به نسع و نسعة شود.
-
انساع
لغتنامه دهخدا
انساع . [ اِ ] (ع مص ) در باد شمال درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). داخل شدن در نِسع (= باد شمال ). (از اقرب الموارد). || افزون شدن رنج و آزار کسی همسایه را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
انصاع
لغتنامه دهخدا
انصاع . [ اِ] (ع مص ) ثابت کردن و گزاردن حق کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اقرار کردن بحق کسی و ادا کردن آن را. (از اقرب الموارد). || پیش آمدن جهت بدی و فراخیدن یا آشکار کردن آنچه در دل باشد و آهنگ جنگ کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پی...
-
انساء
لغتنامه دهخدا
انساء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسا و نَسی و نِسی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مفردهای کلمه شود.
-
انساء
لغتنامه دهخدا
انساء. [ اِ ] (ع مص ) فراموش گردانیدن چیزی مر کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). بفراموشی واداشتن کسی را در مورد چیزی . (از اقرب الموارد). فراموش گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). فراموشانیدن . تناسی . (یادداشت مؤلف ): و ما انسانیه الا ...
-
انثاء
لغتنامه دهخدا
انثاء. [ اِ ] (ع مص ) غیبت کردن . || ننگ داشتن از چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
انثاع
لغتنامه دهخدا
انثاع . [ اِ ] (ع مص ) قی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسیار قی کردن . (از اقرب الموارد). || برآمدن خون از بینی و سپس غلبه کردن آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون آمدن خون از بینی و غلبه کردن آن . (از اقرب الموار...
-
جستوجو در متن
-
اناصی
لغتنامه دهخدا
اناصی . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نصی . جج ِ نصیة. (ناظم الاطباء). ج ِ انصاء. جج ِ نصیه . (ازمعجم متن اللغة). رجوع به نصی و نصیه و انصاء شود.
-
نصی
لغتنامه دهخدا
نصی . [ ن َ صی ی ] (ع اِ) ج ِ نصیة. رجوع به نَصیَّة شود. || استخوان عُنق . (از متن اللغة) (از المنجد).ج ، انصیة. || گیاهی است . (از منتهی الارب )(آنندراج ). سبط. سپید گندمه . (از مهذب الاسماء). نشیئة. ودفة. (از منتهی الارب ). قسمتی از خار سپید. (ناظم...
-
نصیة
لغتنامه دهخدا
نصیة. [ ن َ صی ی َ ] (ع اِ) خیار و برگزیده از مردم و ستور و جز آن . (منتهی الارب ) (از المنجد) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). برگزیدگان و اشراف قوم . (از متن اللغة). بهین چیز. (مهذب الاسماء). || اسم است از انتصاء به معنی برگزیدن . (ا...