کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسان شناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
روح انسان
لغتنامه دهخدا
روح انسان . [ ح ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روح انسانی . در حکمة الاشراق (ص 267) آمده : روح انسان که همان روح الهی است در این عالم نیست ، آری او را تعلقی ببدن است : چون تعلق مَلِک به ملک ، و در آن چنانکه خواهد تصرف کند، و مادام که تعلق آن ثابت ما...
-
انسان دوست
لغتنامه دهخدا
انسان دوست . [ اِ ](ص مرکب ) آنکه افراد آدمی را دوست دارد. بشردوست .
-
انسان دوستی
لغتنامه دهخدا
انسان دوستی . [ اِ ](حامص مرکب ) دوست داشتن افراد انسانی . بشر دوستی .
-
جستوجو در متن
-
کارتایلاک
لغتنامه دهخدا
کارتایلاک . (اِخ ) امیل . دانشمند انسان شناس فرانسوی متولد در مارسی (1845 - 1921 م .).
-
مردم شناسی
لغتنامه دهخدا
مردم شناسی . [ م َ دُ ش ِ ] (حامص مرکب ) بصیرت . صاحب نظری . مردم شناس بودن . قوه ٔ تشخیص مردمان . رجوع به مردم شناس شود. || علمی است که به شرح کارهای مادی اقوام و ملل مختلف می پردازد . (لغات فرهنگستان ). مردم شناسی یا انسان شناسی ، علمی است که انسان...
-
کاترفاژ دو برئو
لغتنامه دهخدا
کاترفاژ دو برئو. [ دُ بْرِ / ب ِ رِ ءُ ] (اِخ ) ژان لوئی ارمان دُ. طبیعی دان فرانسوی و انسان شناس . متولد در بِرتِزِن (گارد) (1810 - 1892 م .).
-
هارتمان
لغتنامه دهخدا
هارتمان . (اِخ ) روبرت . مردم شناس و نژادشناس آلمانی که در سال 1832 م . در «بلانکنبورگ » (هارتس ) متولد شد و در سال 1893 در «نوی بابلسبرگ » درگذشت . در دانشگاه برلین تدریس کرد و آثار عمده اش بدین قرار است : مسافرت بارن دُ بارنیم در شمال شرقی افریقا (...
-
رسن ساختن
لغتنامه دهخدا
رسن ساختن . [ رَ س َ ت َ ] (مص مرکب ) رسن تابیدن . || مساحی کردن . اندازه گرفتن . (یادداشت مؤلف ). پیمودن . (از آنندراج ) : به چاه سیصد باز اندرم من از غم اوعطای میر رسن ساختم ز سیصد باز. شاکر بخاری .چونان که گر خواهی در بادیه سازی ازو ژرف چهی را رس...
-
نسودی
لغتنامه دهخدا
نسودی . [ ن َ ] (اِ) این کلمه تصحیف پسودی یا بسودی است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) . برزیگر. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). زراعت کننده . (برهان قاطع). مزارع . (انجمن آرا) (آنندراج ). گروهی که به کشت و زراعت مشغولند. (ناظم الاطباء). و این قس...
-
توفیق فکرت
لغتنامه دهخدا
توفیق فکرت . [ ت َ فی ف ِ رَ ] (اِخ ) شاعر ترک و پیشوای شعر جدید ترکی (1867-1915 م .). وی تحصیلات خود را در مدرسه ٔ عالی غلطه سرای بپایان رسانید. او مردی منزوی و وظیفه شناس و خوش ظاهر و وطن پرست و انسان دوست بود. در انتشار مجموعه ٔ «از ثروت فنون » که...
-
غارنشینی
لغتنامه دهخدا
غارنشینی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) وضع زندگی مردمی که در ازمنه ٔ ماقبل تاریخ در غار زندگی می کردند. مرحوم اقبال آشتیانی در کلیات تاریخ تمدن جدید ص 4گوید: «اولین آثاری که از انسان واقعی بدست آمد از 30000 سال قبل است و بیشتر آنها نیز متعلق به اروپای غربی ...
-
رالف لینتون
لغتنامه دهخدا
رالف لینتون . [ تُن ْ ] (اِخ ) دکتر رالف لینتون ، دانشمند مردم شناس آمریکائی ، در فوریه ٔ 1893م . درفیلادلفیا بدنیا آمد. در آغاز جوانی به مطالعات باستانشناسی علاقمند شد و برای تحقیق در این زمینه به گواتمالا و نواحی جنوب غربی آمریکا سفر کرد. در سال 19...
-
روانشناسی
لغتنامه دهخدا
روانشناسی . [ رَ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم النفس . معرفةالنفس .معرفةالروح . روانشناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف آن . دکتر علی اکبر سیاسی آرد: وجود انسان از دو جزء مختلف تشکیل یافته یا بعبارت ...
-
وصف
لغتنامه دهخدا
وصف . [ وَ ] (ع مص ) میل کردن کره اسب به نیکوخویی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): وصف المهر. || شتاب رفتن . (منتهی الارب ). || نشان دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || شرح دادن . (فرهنگ فارسی معین ). || صفة. صف...