کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انساج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انساج
لغتنامه دهخدا
انساج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسج . (یادداشت مؤلف ). نسجها و بافته ها. (ناظم الاطباء). و رجوع به نسج شود.
-
جستوجو در متن
-
متابولیسم
لغتنامه دهخدا
متابولیسم . [ م ِ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) مجموعه ٔ اعمالی که در سلولها و انساج بدن بمنظور عمل اصلی تغذیه و تبادلات مواد غذائی (جذب مواد لازم و دفع مواد زائد) انجام میشود. متابلیسم شامل دو مرحله ٔ اصلی است . در مرحله ٔ اول ، سلولها و انساج مواد غذائی را ...
-
کولشی سین
لغتنامه دهخدا
کولشی سین . [ کُل ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) آلکالوئیدی است که نخستین بار در سال 1884 م . توسط هوده به حالت تبلور از انساج گیاه گل حضرتی به دست آمده است و فرمولش N6 H25 C23 می باشد. این ماده به مقدار کم در آب حل می شود، ولی به مقدار زیاد در ا...
-
زغال سنگ
لغتنامه دهخدا
زغال سنگ . [ زُ س َ ](اِ مرکب ) زغالی که نتیجه ٔ تفحیم انساج و اعضای گیاهان بسیار قدیم در قشر طبقات زمین است . این زغال چون تحت فشار طبقات ارضی قرار گرفته سختی زیادتری نسبت به انواع دیگر زغالها یافته و خود دارای اقسام متعدد است . زغال سنگ در ایجاد حر...
-
سینه درد
لغتنامه دهخدا
سینه درد. [ ن َ / ن ِ دَ ] (اِ مرکب ) دردی که بر سینه عارض شود و معمولاً این درد یک عارضه ٔ ثانوی از ناخوشیهای اعضای داخل قفسه ٔ صدری (از قبیل انساج مختلف قلب یا ریتین یا قصبةالریه یا مری یا نایژه ها و یا پرده ٔ حاجز) است . درد سینه . (فرهنگ فارسی مع...
-
اکالة
لغتنامه دهخدا
اکالة.[ اَک ْ کا ل َ ] (ع ص ) اکاله . بسیارخورنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || خورنده ٔ عضو. هرچه بسبب افراط تحلیل و جلا و تفریق نفوذ نقصان جوهر عضو نماید. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تأنیث اکال : ادویه ٔ اکاله . اخلاط اکاله . مرهم اکالة. (از یادداش...
-
کچلی
لغتنامه دهخدا
کچلی . [ ک َ چ َ ] (حامص ) مرضی است که طفلان را در سر بهم رسد و بعد از نیک شدن موی برنمی آورد. (برهان ) (آنندراج ). جوششی که در سر کودکان بهم رسد و پس از به شدن ، موی در سر آنها برنیاید. (ناظم الاطباء). کَلی . قَرَعَة. (یادداشت مؤلف ). مرضی است که ب...
-
عفونت
لغتنامه دهخدا
عفونت . [ ع ُ ن َ ] (ع اِمص ) عفونة.بدبوئی . گنده بوئی . تعفن . گندیدگی . (ناظم الاطباء). بدبوئی و گنده شدن چیزی . (غیاث اللغات ). پارسی عفونت پوسیدن است یعنی رطوبتی تباه شده و از حال خویش بگردیده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بویناکی . دفر. تعفن . نتن .گ...
-
شقایق پیچ
لغتنامه دهخدا
شقایق پیچ . [ ش َی ِ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی است بالارونده از تیره ٔ آلاله ها که دارای برگهای متقابل است . شیره ٔ برگهایش پوست بدن را ملتهب و قرمز میکند، از این رو گدایان از آن استفاده و بدن خود را به منظور جلب ترحم زخم میکنند. ماده ای ک...
-
قیطران
لغتنامه دهخدا
قیطران . [ ق َ طَ ] (اِ) نوعی گل از تیره ٔ شمعدانیها که برگها و گل آن مانند گل عطری ، ولی ساقه های آن ضخیم و بسیار بلند و بوی آن متعفن است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 216). گیاهی است از تیره ٔ شمعدانیها که علفی و یک ساله یا دوساله است و ارتفاعش بین 50 تا...
-
فیبرین
لغتنامه دهخدا
فیبرین . (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ماده ٔ آلبومینوئیدی مستخرج از خون که بشکل الیاف کش داری در حالت مرطوب میباشد و در حالت خشک سخت و شکننده است . فیبرین علاوه بر خون در لنف و مایع آسیت - مایع موجود در صفاق - و مایع موجود در کیسه های مفصلی و همچنی...
-
ماکرفاژ
لغتنامه دهخدا
ماکرفاژ. [ رُ ] (فرانسوی ، ص ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) بطور عام نام هریک از سلولهای بیگانه خواری است که در اندامهای مختلف ابدان موجودات زنده قرار دارند. این سلولها غالباً نسبت به دیگر سلولها عظیم الجثه ترند و تا 100 میکرن بزرگی آنها نیز ممکن است برسد. بر...
-
کلاغک
لغتنامه دهخدا
کلاغک . [ ک َ غ َ ] (اِ) گیاهی است از گروه تک لپه ها از دسته سوسنی ها با گل های آبی رنگ به شکل کره های کوچک و دارای ماده ٔ سمی موسکارین . (از گیاه شناسی گل گلاب چ سوم ص 306). گیاهی است از تیره ٔ سوسنی ها که علفی است و دارای ریشه ٔ پیازی شکل می باشد. ...
-
عود هندی
لغتنامه دهخدا
عود هندی . [ دِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است از تیره ٔ فرفیونیان که دارای شیره ٔ تلخ و سمی میباشد، و چون این شیره در مجاورت با انساج چشم تولید کوری میکند لذا درخت مزبور را کورکننده نیز گویند. اصل این درخت از نواحی شرقی هندوستان و مالزی وسر...