کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انزال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انزال
لغتنامه دهخدا
انزال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نُزل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چیزهایی که پیش مهمان فرود آینده نهند : پوشیده بخطها و نامه ها و طرائف گرگان و دهستان جز از آنچه در جمله ٔ انزال امیرمحمود فرستاده بود. (تاریخ بیهقی چ فیاض - غنی ص 135). به ابواب تشریفات ...
-
انزال
لغتنامه دهخدا
انزال . [ اِ ] (ع مص ) فروفرستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی ) (مؤید الفضلاء). نازل کردن . (از اقرب الموارد). یقال : انزله انزالاً و منزلاً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || فرود آوردن . (م...
-
واژههای همآوا
-
انضال
لغتنامه دهخدا
انضال . [ اِ ](ع مص ) لاغر و مانده گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). لاغر و رنجور گردانیدن . (از اقرب الموارد).
-
انذال
لغتنامه دهخدا
انذال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَذل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ِ نذیل . (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). کسان فرومایه و ناکس و حقیر و خوار. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) : او یکی بود از جمله ٔ اراذل و انذال . (ترجمه ٔ تاریخ یمی...
-
جستوجو در متن
-
فهر
لغتنامه دهخدا
فهر. [ ف َ / ف َ هََ ] (ع مص ) جماع کردن زنی را بی انزال و با دیگری انزال کردن . (منتهی الارب ).
-
استجناب
لغتنامه دهخدا
استجناب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انزال آب کردن .
-
گانه
لغتنامه دهخدا
گانه . [ ن َ ] (اِخ )شهری است مرکز ناحیه ٔ انزال در محل فعلی اسپاهان .
-
لحک
لغتنامه دهخدا
لحک . [ ل َح ِ ] (ع ص ) آنکه انزال او دیر شود. (منتهی الارب ).
-
احتلام
لغتنامه دهخدا
احتلام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خواب دیدن . بوشاسب . حُلُم . (زوزنی ). شیطانی شدن . بازی شیطانی . (ملخص اللغات حسن خطیب ). مباضعت در خواب . انزال درخواب . جنب شدن در خواب . || مطلق انزال .
-
عذیطة
لغتنامه دهخدا
عذیطة. [ ع َذْ ی َ ] (ع مص ) حدث کردن وقت جماع .پلیدی یا انزال نمودن پیش از دخول . (منتهی الارب ).
-
عظیوط
لغتنامه دهخدا
عظیوط. [ ع ِظْ ی َ ] (ع ص ) آنکه وقت جماع حدث کند. یا آنکه قبل از دخول انزال آیدش . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
زمالق
لغتنامه دهخدا
زمالق . [ زُ ل ِ ] (ع ص ) زُمَلِق . (منتهی الارب ). کسی که پیش از دخول انزال کند. (ناظم الاطباء). رجوع به زملق شود.
-
وذی
لغتنامه دهخدا
وذی .[ وَ ذی ی ] (ع اِ) وَذْی ْ. آبی که پس از انزال از کسی خارج میشود. (ناظم الاطباء). رجوع به وَذْی شود.