کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انرژیکاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که دارای 303 تن سکنه است ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه است . مزارع مزارگاهی ، پشت مزار و پی گدار جزو این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (اِخ ) رجوع به کاهی کابلی شود.
-
کاهی
لغتنامه دهخدا
کاهی . (ص نسبی ) به رنگ کاه .رنگی بین زرد و سفید. (یادداشت مؤلف ) : مرا ز نان جو خویش رنگ کاهی به که از شراب حریفان سفله گلناری . امیدی رازی .|| از جنس کاه . || نوعی کاغذ پست بدرنگ . (یادداشت مؤلف ). کاغذ که از کاه کنند و رنگ زرد آن نزدایند.
-
انرژی
لغتنامه دهخدا
انرژی . [ اِ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) نیرو. قوه . قدرت . (فرهنگ فارسی معین ). کارمایه . (یادداشت مؤلف ). مفهوم انرژی یکی از اساسی ترین مفاهیم فیزیکی است ولی تعریف ساده و در عین حال دقیق آن دشوار است ، معمولاً انرژی را توانایی یا قابلیت انجام دادن کار تع...
-
کاهی کابلی
لغتنامه دهخدا
کاهی کابلی . [ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابوالقاسم نجم الدین محمد، شاگرد عبدالرحمان جامی بود. بنابر علو همت به علوم ریمیه قناعت نکرد و روی به علم باطن آورد. در هند به خدمت سید محمد هاشم شاه کرمانی رسید. وفاتش بسال 988 هَ . ق . در اگره هندوستان بود. (از ریاض ا...
-
کاغذ کاهی
لغتنامه دهخدا
کاغذ کاهی . [ غ َ ذِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذ کم ارزش که به رنگ کاه است . کاغذ روزنامه یی .
-
علی کاهی
لغتنامه دهخدا
علی کاهی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام ، بخش قلعه نو، شهرستان شاهرود. دارای 100 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
قاسم کاهی
لغتنامه دهخدا
قاسم کاهی . [ س ِ م ِ ] (اِخ ) مولانا ابوالقاسم نجم الدین کابلی . از شاگردان عبدالرحمان جامی است . پدرش از ملازمان اردوی امیر تیمور بود. وی در کابل به دنیا آمد. در ملازمت میرزا کامران برادر همایونشاه به حج رفت . بعد از بازگشت به هرات و مرگ میرزا کامر...