کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انذون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انذون
لغتنامه دهخدا
انذون . [ اَ ] (ق ) آنجا، مقابل اینجا : خواسته چونان دهد که گویی بستدروی گه ایذون کند ز شرم گه انذون . فرخی .نگویی کز چه معنی راست این ایذون و آن انذون . سنایی .و رجوع به اندون و آندون شود.
-
جستوجو در متن
-
اندون
لغتنامه دهخدا
اندون . [ اَ ] (ق ) آنجا. مقابل ایدون ؛ اینجا. (یادداشت مؤلف ) : زان همی خواهی که دائم می خوری تا چون زنان سر ز رعنائی گهی ایدون و گه اندون کنی . ناصرخسرو.و رجوع به آندون و انذون شود.