کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انداویدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انداویدن
لغتنامه دهخدا
انداویدن . [ اَ دَ ] (مص ) مالیدن گل و گچ بر بام ودیوار خانه و عمارت و اندود کردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
انداوش
لغتنامه دهخدا
انداوش . [ اَ وِ ] (اِمص ) انداویدن . || اندودگی دیوار. (ناظم الاطباء).
-
انداییدن
لغتنامه دهخدا
انداییدن . [ اَ ] (مص ) انداویدن . (ناظم الاطباء). || اندودن . کاهگل گرفتن (بام ، دیوار).گل مالیدن . (فرهنگ فارسی معین ). کهگل کردن بر دیوارو آلودن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || طمع کردن . || آرزومند شدن . (ناظم الاطباء).