کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انجیربن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انجیربن
لغتنامه دهخدا
انجیربن . [ اَ ب ُ ] (اِ مرکب ) درخت انجیر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
انجیره
لغتنامه دهخدا
انجیره . [ اَ رَ / رِ ] (اِ) انجیر. (برهان قاطع). انجیر که میوه ٔ انجیربن باشد. (ناظم الاطباء). تین . (مؤید الفضلاء) : در لبت صدهزار دل گم شدهمچو گاورسها در انجیره .شرف الدین شفروه (از انجمن آرا).