کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتکاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتکاف
لغتنامه دهخدا
انتکاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سپری کردن باران را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). از باران بگذشتن .(تاج المصادر بیهقی ). انتکفته ُ؛ یعنی بریدم باران را یعنی بریده شد از من . (شرح قاموس ). || پی گم کردن . (منتهی الارب ) (ن...
-
جستوجو در متن
-
منتکف
لغتنامه دهخدا
منتکف . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) سپری کننده ٔ باران .(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). در باران عرضه شده تا سپری شدن باران . (ناظم الاطباء). || از جایی به جایی رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتکاف شود.
-
پی گم کردن
لغتنامه دهخدا
پی گم کردن . [ پ َ / پ ِ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایز گم کردن . رد اثر. پوشیدن اثر پای : چرا مرکبم را نیفتاد سم چرا پی نکردم درین راه گم . نظامی .گم کرد پی از میان ایشان میرفت چو ابر دل پریشان . نظامی .صلح پی گم کند چنانکه ازونتوان یافت در جهان آثار. ...