کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتکاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتکاس
لغتنامه دهخدا
انتکاس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سرنگون افتادن و نگونسار شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). واژگون شدن . (غیاث اللغات ). نگونسار شدن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). سرنگون افتادن . (فرهنگ فارسی معین ). سرنگون شدن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
انتکاث
لغتنامه دهخدا
انتکاث . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگشتن از حاجت خود بسوی دیگر. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). برگشتن از حاجت خود. (ازناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). انصراف از حاجتی بسوی حاجت دیگر، و عبارت اساس چنین است : و طلب فلان حاجةً ثم انتکث َ لاخری اذا انصرف عنها...
-
انتکاص
لغتنامه دهخدا
انتکاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انتکص الرجل ؛ برگشت از کاری که در پی آن بود. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
جستوجو در متن
-
نگوسار شدن
لغتنامه دهخدا
نگوسار شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انتکاس . (تاج المصادر بیهقی ). سرنگون شدن . نگونسار شدن : زنگی نگوسار شد و درافتاد و جان بداد. (اسکندرنامه نسخه ٔ خطی ).
-
منتکس
لغتنامه دهخدا
منتکس . [ م ُت َ ک ِ ] (ع ص ) سرنگون افتنده و نگونسارشونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سرنگون . نگونسار. (از ناظم الاطباء). منقلب . وارون . وارونه . واژون . واژگون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : نیت غزوی دیگر محقق کرد که اعلام ...