کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتم
لغتنامه دهخدا
انتم . [ اَ ت ُ ] (ع ضمیر) جمع مذکر ضمیر مخاطب یعنی شما. (ناظم الاطباء). شما جماعت مذکر. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ). شما.
-
جستوجو در متن
-
رکوم
لغتنامه دهخدا
رکوم . [ رَ ] (هزوارش ، ضمیر) به لغت زند ضمیر جمع مخاطب یعنی شما و انتم . (از برهان ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
-
متهم
لغتنامه دهخدا
متهم . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) از مردم تهامه ، مقابل منجد، از اهل نجد. امتهمون انتم ام منجدون . (معجم الادباء یاقوت ج 6 ص 154).
-
سامد
لغتنامه دهخدا
سامد. [ م ِ ] (ع ص ) سر دروا دارنده . لهوکننده . سرود گوینده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) : و انتم سامدون . (سوره ٔ النجم آیه ٔ 61). بازیگر. (ملخص اللغات ). || (اِ) بازی . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
صریف
لغتنامه دهخدا
صریف . [ ص َ ] (ع مص ) بانگ کردن چرخ دلو وقت آب کشیدن . (منتهی الارب ). آواز کردن نای چاه و آنچه بدان ماند. (مصادر زوزنی ). || آواز کردن دندان شتر. (مصادر زوزنی ). || (ص ، اِ) سیم خالص . و منه ما انتم ذهباً ولا صریفاً و لکن انتم الخزف . (منتهی الارب ...
-
نبهانی
لغتنامه دهخدا
نبهانی . [ ن َ ] (اِخ ) یوسف بن اسماعیل بیروتی . از محدثان ومؤلفان متأخر عرب است ، مؤلف ریحانةالادب با ذکر نام ده جلد از مصنفات وی آرد: «تا چهل وهشت کتاب بدو منسوب و تماماً در مصر یا بیروت چاپ شده ». او راست :آل طه یا آل خیر نبی جدکم خیرة و انتم خ...
-
جثامة
لغتنامه دهخدا
جثامة. [ ](اِخ ) ابن قیس . از شعراء عرب است . از اشعار اوست :انتم اناس عظام لا قلوب لکم لاتعلمون ا جاء الرشد ام غابا.و نیز از اوست :فلایحذرون الشر حتی یصیبهم و لایعرفون الامر الا تدبرا.رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 35 و 36 شود.
-
مخسولة
لغتنامه دهخدا
مخسولة. [ م َ ل َ ] (ع ص ) فرومایه .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). رذل و مرذول و فرومایه . (ناظم الاطباء). و رجوع به مخسول شود.- کواکب مخسولة ؛ ستارگان کم نور و ناشناخته : و انتم کواکب مخسولةتری فی السماء و لاتعلم .(از محیط المحیط) (از ...
-
ملقی
لغتنامه دهخدا
ملقی . [ م ُ ] (ع ص ) اندازنده و افکننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : فلما جاء السحرة قال لهم موسی القوا ما انتم ملقون . (قرآن 80/10). قالوا یا موسی اما ان تلقی و اما ان نکون نحن الملقین . (قرآن 115/7).
-
منجد
لغتنامه دهخدا
منجد. [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) به سوی نجد درآینده و در شهرهای نجد شونده . ج ، مناجد و مناجید. (ناظم الاطباء). به نجد درآینده . مقابل مُتهِم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : امتهمون انتم ام منجدون . (معجم البلدان ج 6 ص 156، یادداشت ایضاً). || یاری دهنده . رج...
-
اسودالعین
لغتنامه دهخدا
اسودالعین . [ اَ وَ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) کوهی است به نجد مشرف بر راه بصره بمکه . قالی از ابن درید از ابی عثمان انشاد کرده :اذاما فقدتم اسودالعین کنتم کراماً و انتم ما اقام ألائِم ُ.یاقوت گوید: والجبل لایغیب . یقول فانتم لئام ابداً. (معجم البلدان ) (تا...
-
باهلیة
لغتنامه دهخدا
باهلیة. [ هَِ لی ی َ ] (اِخ ) خواهر مقصص شاعره ای ازشاعره های عرب بود و در مرگ برادرش مقصص گفته است :یا طول یومی بالقلیب فلم تکدشمس الظهیرة تنفی بحجاب لکم المقصص لالنا ان انتم لم یأتکم قوم ذوواحساب .(از اعلام النساء ج 1 ص 109).
-
بعد
لغتنامه دهخدا
بعد. [ ب َ ع َ ] (ع اِ) ج ِ باعِد مثل خادم و خدم ، یقال : ما انت منابِبَعَدِ و ما انتم منا بِبَعِدِ. ایضاً. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به باعد شود. || بُعْدْ. (اقرب الموارد). || دور. منزل بَعَد. (منتهی الارب ). بعید. (از اقرب الموارد) .
-
تفقیح
لغتنامه دهخدا
تفقیح . [ ت َ ] (ع مص ) چشم باز کردن سگ بچه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).و فی الحدیث : «فقحنا و صأصأتم »؛ ای فتحنا عیوننا و انتم حرکتم عیونکم بدون ان تفتحوها و مراده انا ابصرنا الحق و لما تبصروه . || باز شدن گل . || ...