کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتقاء
لغتنامه دهخدا
انتقاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (فرهنگ فارسی معین ). اختیار کردن . (ازاقرب الموارد). || مغز از استخوان بیرون آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (ازاقرب...
-
واژههای همآوا
-
انتقاع
لغتنامه دهخدا
انتقاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگردیدن گونه ٔکسی : اُنتقع لونه (مجهولاً). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تغییر یافتن رنگ چهره از ترس یا از اندوه ، لغتی است در امتقاع . (از اقرب الموارد). برگردیدن گونه . (آنندراج ). و رجوع به امتقاع شود. || شتر کش...
-
جستوجو در متن
-
منتقی
لغتنامه دهخدا
منتقی . [ م ُ ت َ قا ] (ع ص ) برگزیده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتقاء شود.
-
انتیاق
لغتنامه دهخدا
انتیاق . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(تاج المصادر بیهقی ). انتقاء. (از اقرب الموارد).
-
منتقی
لغتنامه دهخدا
منتقی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) آنکه برمی گزیند. || آنکه مغز از استخوان برمی آورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به انتقاء شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد محلی معروف به ابن زنبل رمال . او راست : الذهب الابریز المحرر فی انتفاء [ کذا و لعله ؛ انتقاء ] علم الرمل و الاثر.
-
تنضح
لغتنامه دهخدا
تنضح . [ ت َ ن َض ْ ض ُ ] (ع مص ) جوشیدن آب چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || دور گردیدن از چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || انتقاء و تنصل . (اقرب الموارد). رجوع به تنصل شود.
-
خادم
لغتنامه دهخدا
خادم . [ دِ ] (اِخ ) ابوالذّر جوهربن عبداﷲ الحبشی التاجر. مردی نیکوروش و آزادشده ٔ تاج الحضرةبن عمید خراسانی بود. او از ابومظفر موسی بن انصاری حدیث استماع کرد. سمعانی گوید من از او (یعنی از ابوالذّر)قسمتی از کتاب انتقاء سید حسن علوی را استماع کردم .و...
-
برگزیدن
لغتنامه دهخدا
برگزیدن . [ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) قبول نمودن . اختیار نمودن . انتخاب کردن . (آنندراج ). برگزیدن برای خود. مستخلص کردن خود را. استخلاص کردن برای خویش . غث و سمین کردن . نخبه کردن . (یادداشت دهخدا). أثر. اِجتباء. (المصادر زوزنی ). اجتیال . اختصاص . ...