کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبوسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انبوسیدن
لغتنامه دهخدا
انبوسیدن . [ اَم ْ دَ ] (مص ) پدید آمدن و ظاهر شدن و موجود گردیدن . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). پدید آمدن وموجود گردیدن . (انجمن آرا) (آنندراج ). موجود گردیدن . تولد. (فرهنگ فارسی معین ) : و چیزها بنانبوسید [ بنه انبوسید ] مگر ازبهر آنک او را قوتی س...
-
جستوجو در متن
-
انبوسش
لغتنامه دهخدا
انبوسش . [ اَم ْ س ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از انبوسیدن ، انبودن . (فرهنگ اسدی از یادداشت مؤلف ). نشأت . بعث . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به انبوسیدن و انبودن شود.
-
انبوسیده
لغتنامه دهخدا
انبوسیده . [ اَم ْ دَ / دِ ] (ن مف ) بوجودآمده . موجودگردیده . رجوع به انبوسیدن شود.
-
انبوسنده
لغتنامه دهخدا
انبوسنده . [ اَم ْ س َ دَ / دِ ] (نف ) متوالد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به انبوسیدن شود.