کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انبازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انبازی
لغتنامه دهخدا
انبازی . [ اَم ْ ] (حامص ) مزیدعلیه انباز. (آنندراج ). شرکت . (مؤید الفضلاء) (ناظم الاطباء). شرکت در امور مادی و معنوی . همکاری . همدستی . (فرهنگ فارسی معین ). شرک . (دهار). شرکت . مشارکت . تشارک . اشتراک . (یادداشت مؤلف ). شراکت . (آنندراج ). خلطه...
-
واژههای مشابه
-
انبازی دادن
لغتنامه دهخدا
انبازی دادن . [ اَم ْ دَ ] (مص مرکب ) شرکت دادن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
انبازی کردن
لغتنامه دهخدا
انبازی کردن .[ اَم ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شرکت کردن . (ناظم الاطباء)(فرهنگ فارسی معین ). شرکت . (شعوری ج 1 ورق 123 الف ). اشتراک . تشارک . مشارکت . مفاوضه . (یادداشت مؤلف ). || همراهی کردن . همکاری کردن : جمله گفتندش که جانبازی کنیم فهم گرد آریم و ان...
-
جستوجو در متن
-
شرکة
لغتنامه دهخدا
شرکة. [ ش ُ ک َ ] (ع اِمص ) انبازی و شراکت . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). انبازی . (منتهی الارب ). رجوع به شِرکَة شود.
-
امبازی
لغتنامه دهخدا
امبازی . [ اَ ] (حامص ) انبازی . شرکت و اشتراک .همکاری . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به انبازی شود.
-
تشارک
لغتنامه دهخدا
تشارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) با یکدیگر انبازی کردن . (دهار). انبازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
مشارکة
لغتنامه دهخدا
مشارکة. [ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) انبازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). با یکدیگر انبازی کردن . (دهار) (از اقرب الموارد). با کسی انبازی کردن . (زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). شارکت فلاناً مشارکة و شراکا؛ شری...
-
همبازی
لغتنامه دهخدا
همبازی . [ هََ ] (حامص مرکب ) شریک بودن . همباز بودن . انبازی . شرکت . رجوع به همباز شود.
-
اشتراک داشتن
لغتنامه دهخدا
اشتراک داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) انبازی داشتن . شرکت داشتن .
-
اشتراک کردن
لغتنامه دهخدا
اشتراک کردن . [اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) انبازی کردن . شرکت کردن .
-
شراکةً
لغتنامه دهخدا
شراکةً. [ ش ِ ک َ تَن ْ ] (ع ق ) مولد از تازی . بطور انبازی و بطور شراکت و بهمراهی یکدیگر و به اتفاق هم . (ناظم الاطباء).
-
شریکی
لغتنامه دهخدا
شریکی . [ ش َ ] (حامص ) شراکت و حصه داری و انبازی . || همدستی . (ناظم الاطباء). رجوع به شریک شود.
-
اشتراک جستن
لغتنامه دهخدا
اشتراک جستن . [ اِ ت ِ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) انبازی کردن . شرکت طلبیدن . شرکت خواستن . همکاری کردن .