کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انارة
لغتنامه دهخدا
انارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) روشن شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ترجمان علامه مهذب عادل بن علی ) : انارةالعقل مکسوف بطوع هوی و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً. ؟ || روشن کردن جای و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رو...
-
واژههای مشابه
-
اناره
لغتنامه دهخدا
اناره . [ اِ رَ ] (ع = انارة، مص ) مأخوذ از تازی ، روشن شدن . (مصادر زوزنی ). || روشن کردن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). اضائه . تبیین . ایضاح . (یادداشت مؤلف ). || جامه را علم زدن . (مصادر زوزنی ). جامه را علم کردن . || شکوفه بیاوردن . (ت...
-
اناره ٔ قپان
لغتنامه دهخدا
اناره ٔ قپان . [ اَ رَ ی ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رمانه ٔ قپان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ناره شود.
-
واژههای همآوا
-
انارت
لغتنامه دهخدا
انارت . [ اِ رَ ] (از ع ، مص ) روشن کردن : ذکر مقامات او در نصرت دین و انارت معالم یقین از عرض دریا بگذشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262). || روشن شدن . و رجوع به انارة و اناره شود.
-
جستوجو در متن
-
هنارة
لغتنامه دهخدا
هنارة. [ هَِ رَ ] (ع مص ) به معنی انارة، مثل اراقة و هراقة. (منتهی الارب ). رجوع به انارة شود.
-
انارت
لغتنامه دهخدا
انارت . [ اِ رَ ] (از ع ، مص ) روشن کردن : ذکر مقامات او در نصرت دین و انارت معالم یقین از عرض دریا بگذشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262). || روشن شدن . و رجوع به انارة و اناره شود.
-
انوار
لغتنامه دهخدا
انوار. [ اِن ْ ](ع مص ) ظاهر گردیدن . (از اقرب الموارد). آشکار گردیدن . || روشن شدن . || روشن کردن جای و جز آن . || گل کردن درخت . || خوب روی شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به انارة شود.
-
مکسوف
لغتنامه دهخدا
مکسوف . [ م َ ](ع ص ) نعت مفعولی از کسف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تیرگی گرفته . تیره و تارشده . مظلم : انارة العقل مکسوف بطوع الهوی و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
حسین درعی
لغتنامه دهخدا
حسین درعی . [ ح ُ س َ ن ِ دِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن شرحبیل مورخ . متوفی در 1143 هَ . ق . 1730/ م . او راست :«انارة البصائر فی ترجمة الشیخ بن ناصر» با شرح قصیده ٔ محمدبن ناصر. (معجم المؤلفین از فهرست خدیوی ).
-
مختاری سبزواری
لغتنامه دهخدا
مختاری سبزواری . [ م ُ ی ِ س َ زِ ] (اِخ ) بهاءالدین اصفهانی ، محمدبن محمد باقر حسینی نایینی از اعیان علماو ارکان فقها و اکابر متکلمین و حکما و محدثین و ادباء بوده و تألیفات بسیاری دارد مانند: ارتشاف الشافی . انارة الطروس فی شرح عبارة الدروس . تعلیق...
-
اضاءة
لغتنامه دهخدا
اضاءة. [ اِ ءَ ] (ع مص ) روشن شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (ترجمان تهذیب عادل ص 14) (مؤید الفضلا). || روشن کردن . (منتهی الارب ) (ترجمان تهذیب عادل ص 14) (مؤید الفضلا) (آنندراج ) (غیاث ) (تاج ال...
-
روشن کردن
لغتنامه دهخدا
روشن کردن . [ رَ / رُو ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بزدودن . جلا دادن . جلا. (مجمل اللغة). صقل . صیقل زدن . زدودن . جلادادن . صیقل کردن شمشیر و آینه و جز آن . صیقل کردن . صقال . صافی کردن . بزدودن زنگ . (یادداشت مؤلف ). تجلیه . (دهار). تصفیه . (دهار) (من...