کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
املیسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
املیسی
لغتنامه دهخدا
املیسی . [ اِ سی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به املیس : رمان املیسی ؛ انار دشتی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). انار دشتی . (آنندراج ). اناری که او را دانه نبود. (بحر الجواهر). انار شیرین و گوارایی که دانه نداشته باشد. منسوب گونه است به املیس . (از ...
-
جستوجو در متن
-
املیسیة
لغتنامه دهخدا
املیسیة. [ اِ سی ی َ ](ع ص نسبی ) املیسی . نوعی از انار که دانه ندارد. شمبا. شنبا. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به املیسی شود.
-
آبدندان
لغتنامه دهخدا
آبدندان . [ دَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) قسمی نار که استخوان و هسته ندارد، و آن را رمان املیسی و رمان املیدی گویند. (از ربنجنی ). || قسمی از امرود : میچکد آب حیات از میوه ٔ اشعار من گوییا در بوستان آبدندان بوده ام . ؟ || نوعی از حلوا و شیرینی ها :تشنه در...
-
انار
لغتنامه دهخدا
انار. [ اَ ] (اِ) درختچه ایست از تیره ٔ موردیها که گاهی آنرا تیره ای مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند، پوست آن خاکستری و برگهایش بیضوی و گلهایش بالنسبه بزرگ و قرمزرنگ است . (فرهنگ فارسی معین ). میوه ٔ آن درشت و دارای پوست سرخ و کلفت است . دانه ه...