کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امعاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امعاق
لغتنامه دهخدا
امعاق . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ مَعق ، مَعَق ، مُعُق . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و معق قلب عمق است . (از اقرب الموارد). و رجوع به معق و عمق شود.
-
امعاق
لغتنامه دهخدا
امعاق . [ اِ ] (ع مص ) دورتک گردانیدن چاه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عمیق کردن چاه را. اِعماق . (از منتهی الارب ). || مغاک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
عمائق
لغتنامه دهخدا
عمائق . [ ع َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَمیق . رجوع به عمیق شود. || ج ِ عَمیقة. رجوع به عمیقة شود.
-
اماعق
لغتنامه دهخدا
اماعق . [ اَ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ مَعق ، کرانه ٔ دشت دور. آنچه دور باشد ازاطراف دشتها. مقلوب عمق . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). و رجوع به معق و عمق شود.
-
جستوجو در متن
-
معق
لغتنامه دهخدا
معق . [ م َ / م َ ع َ / م ُ ع ُ ] (ع اِ) مَغ. ج ، امعاق . جج ،اماعق ، اماعیق . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). مغ و ژرف و عمق . (ناظم الاطباء). مقلوب عمق است . ج ، امعاق ، اماعق ، اماعیق . (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). || کرانه ٔ دشت دور و دراز. ...
-
دورتک
لغتنامه دهخدا
دورتک . [ ت َ ] (ص مرکب ) عمیق . دورته . ژرف . گود. دورفرو. دورفرود. مقابل نزدیک تک . بعیدالقعر. بعیدالغور. غائر. غائره . (یادداشت مؤلف ). جوار. قعیر. قعور. عمیق . عمیقه . مطارة؛ چاه دورتک . هیقم ؛ دریای فراخ دورتک . جرور. شطون ؛ چاه دورتک . دبوب حج...
-
مغاک
لغتنامه دهخدا
مغاک . [ م َ ] (اِ) گو باشد در زمین و لان نیز گویند. (فرهنگ اسدی ). از «مَغ» + «اک » (پسوند)... در اوراق مانوی (پارتی )، «مگ دگ » (سوراخ ، غار) = «مغادگ » . در فارسی ، «مغاک » ، تبدیل کاف فارسی به «دگ » . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). به معنی گودال است خو...