کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امعاسین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امعاسین
لغتنامه دهخدا
امعاسین . [ اَ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (مؤید الفضلاء) (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ماءالحصرم . (آنندراج ) (مؤید الفضلاء). اَمعاسِیون نیز بهمین معنی است . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
امعاسیون
لغتنامه دهخدا
امعاسیون . [ اَ س ِ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (ناظم الاطباء). و رجوع به امعاسین شود.
-
امفاسین
لغتنامه دهخدا
امفاسین . [ اُ ] (یونانی ، اِ) آب غوره . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به امفاسیون و امعاسین شود.
-
آب غوره
لغتنامه دهخدا
آب غوره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) عصاره ای که از غوره ٔ انگور گیرند. امعاسین (کلمه ٔ یونانی ) : غنیمت دان ز آب غوره بغرایی چو میدانی که بیش از چند روزی غوره در بستان نمی ماند.بسحاق اطعمه .