کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امطی
لغتنامه دهخدا
امطی . [ اُ] (ع ص ) راست و درازقامت . || (اِ) نام صمغی است که آنرا میخورند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). بعضی آنرا لبان العذار گویند و علک الاعراب نیز خوانند بدان سبب که چنانکه علک را خایندعرب آن را خاید و گویند علک جوهریست شبه صمغ...
-
واژههای همآوا
-
امتی
لغتنامه دهخدا
امتی . [ اُم ْ م َ ] (اِ) در منادی گویند، یعنی مادر من . (ناظم الاطباء).
-
امتی
لغتنامه دهخدا
امتی . [ اُم ْ م َ ] (اِخ ) (ابراهیم خراسانی ) از شاعران قرن دهم و از معتمدان دولت سلطان حسین میرزا گورکانی ومدتی ملازم قاضی سلطان تربتی بوده است و شخص اخیر درزمان شاه عباس حکومت مشهد را بر عهده داشته است . امتی به سال 941 هَ . ق . درگذشته است . از ا...
-
امتی
لغتنامه دهخدا
امتی . [ اُم ْ م َ ] (اِخ ) مولانا... از شاعران قرن دهم و یازدهم بود. رجوع به عرفات العاشقین تألیف تقی الدین اوحدی حسینی کازرونی و فرهنگ سخنوران شود.
-
جستوجو در متن
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (ع اِ) درخت اُمطی . (منتهی الارب ). شجرالاُمطی . (اقرب الموارد).
-
امطاء
لغتنامه دهخدا
امطاء. [ اِ ] (ع مص ) بارگی گرفتن ستور را. (آنندراج ) (از اقرب الموارد): امطی الدابة امطاء؛ برای سواری گرفت آن ستور را. (ناظم الاطباء). بارگی گرفتن . سوار شدن .