کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امساخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امساخ
لغتنامه دهخدا
امساخ . [ اِ ] (ع مص ) منحل شدن آماس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از بین رفتن و فروخوابیدن ورم . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
واژههای همآوا
-
امصاخ
لغتنامه دهخدا
امصاخ . [ اِ ] (ع مص ) برگ و شاخ بیرون آوردن یز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). برگ و شاخ آوردن ثمام (یز). (از اقرب الموارد).
-
امصاخ
لغتنامه دهخدا
امصاخ . [ اِم ْ م ِ ] (ع مص ) جدا شدن بچه از مادر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جدا شدن بچه از شکم مادرش . (از اقرب الموارد).