کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امرص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امرص
لغتنامه دهخدا
امرص . [ اَ رَ ] (ع ص ) ژفگن (چرکین ). (مصادر زوزنی ). در مصادر زوزنی چ تقی بینش این لغت نیست در ص 203 همین کتاب غمص راژفگن شدن معنی کرده است در اقرب المواردو منتهی الارب در معانی مرص معنی مناسبی پیدا نشد.
-
واژههای همآوا
-
عمرس
لغتنامه دهخدا
عمرس . [ ع َ م َرْ رَ ] (ع ص ) مرد قوی سخت و توانا. || شتابنده و سریع در نوبت آب . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || سیر سخت . (منتهی الارب ). حرکت و سیر شدید. (از اقرب الموارد). || روز شدید . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ایام . (اقرب المو...