کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الوکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الوکة
لغتنامه دهخدا
الوکة. [ اَ ک َ ] (ع اِ) رسالت . ج ، اَلائِک . (اقرب الموارد). بمعنی پیغام ، و بعضی این لغت را مغولی دانند. (آنندراج ). پیام . اَلوک . (اقرب الموارد). و رجوع به الوک شود : و نزلهای بسیار با الوکه روان کرد. (جهانگشای جوینی ). گورخان وزیر ملک خود محمود...
-
جستوجو در متن
-
الوک
لغتنامه دهخدا
الوک . [ اَ ] (ع ص ، اِ) پیغام . (مهذب الاسماء). رسالت . (اقرب الموارد). نامه و خبر و پیغام . (آنندراج ). اَلوکَة. (اقرب الموارد): هذا علوج صدق و الوک صدق . (نشوءاللغة العربیة ص 20). || قاصد و ایلچی و رسول . (آنندراج ). پیغامبر. عَلوج .