کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الوف سوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الوف سوم
لغتنامه دهخدا
الوف سوم . [ اُ ل ُ ف ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) یا الاف هارالدسون . پادشاه نروژ از سال 1066 تا 1093م .
-
واژههای مشابه
-
الوف اول
لغتنامه دهخدا
الوف اول . [ اُ ل ُ ف ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) یا الاف تریگوزن . پادشاه نروژ متوفی به سال 1000 م .
-
الوف پنجم
لغتنامه دهخدا
الوف پنجم . [ اُ ل ُ ف ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) یا الاف هاکنسون . پادشاه دانمارک در سال 1376 م . وپادشاه نروژ در سال 1380م . وی 1387 م . درگذشته است .
-
الوف چهارم
لغتنامه دهخدا
الوف چهارم . [ اُ ل ُ ف ِ چ َ رُ ] (اِخ ) یا الاف مانیوسون . پادشاه نروژ از 1103 تا 1115 م .
-
الوف دوم
لغتنامه دهخدا
الوف دوم . [ اُ ل ُ ف ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) یا الاف هارالدسون . پادشاه نروژ در حدود سال 1015م . متوفی به سال 1030م .
-
الوف کواران
لغتنامه دهخدا
الوف کواران . [ اُ لُف ْ کْوا / ک ِ ] (اِخ ) الاف . پادشاه نروژ متوفی به سال 980 م .
-
جستوجو در متن
-
زایل وتد
لغتنامه دهخدا
زایل وتد. [ ی ِ ل ِ وَ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در نزد اهل رمل : خانه های سوم و ششم و نهم و دوازدهم است و آنها را ساقط عن الوتد نیز گویند بجهت آنکه هر یک از این خانه ها نظر بطالع ندارد و خانه ٔ اول و چهارم و هفتم و دهم را وتد و خانه ٔ پنجم و هش...
-
کنکه ٔ هندی
لغتنامه دهخدا
کنکه ٔ هندی . [ ک َ ن َ ک َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) اسم او را «منکه » نیز نوشته اند و حتی برخی مانند ابن ابی اصیبعه «کنکه » و «منکه » را دو تن ذکر کرده و از کتب منسوب به کنکه قسمتی را به نخستین و دسته ای را به دومین نسبت داده اند. لیکن این هر دو اسم یک تن و...
-
وتد
لغتنامه دهخدا
وتد. [ وَ ت َ ] (ع مص ) میخ کوفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). میخ زدن . (تاج المصادر). || کوفته شدن میخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ثابت گردیدن . (منتهی الارب ). || (اِ) میخ . (مهذب الاسماء). میخ در زمین باشد یا دیوار. (منتهی الارب ) (آنندراج )....