کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الندد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الندد
لغتنامه دهخدا
الندد. [ اَ ل َ دَ ] (ع ص ) سخت خصومت . (مهذب الاسماء). مرد سخت خصومت که بحق میل نکند. یَلَندَد مثله . (منتهی الارب ). بمعنی اَلَدّ. (اقرب الموارد). و رجوع به اَلَدّ شود.
-
واژههای همآوا
-
علندد
لغتنامه دهخدا
علندد. [ ع َ ل َ دَ ](ع ص ) اسب قوی . || (اِ) چاره ، یقال : ما لی عنه علندد و معلندد؛ ای بدّ. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
الید
لغتنامه دهخدا
الید. [ اُ ل َی ْ ی ِ ] (ع ص مصغر) مصغر اَلَندَد است . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به اَلَدّ و الندد شود.
-
الحاق
لغتنامه دهخدا
الحاق . [ اِ ] (ع مص ) دررسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). رسیدن . (منتهی الارب ). پیوستن به آخر چیزی . (از آنندراج ). ادراک . لَحق . لَحاق . (از اقرب الموارد). رسیدگی و وصول . رسیدن به کسی یا به چیزی ...