کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الغرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الغرف
لغتنامه دهخدا
الغرف . [ اَ غ َ ] (اِخ ) مصحف الغرب ، از ایالات جنوبی پرتقال . مساحت آن 10872 میل مربع. رودخانه های متعددی دارد از جمله ٔ آنها وادی یانه است که این ایالت را از اسپانیا جدا میکند. محصول آن انجیر و انگور و خرما و پرتقال و بادام است که اهم صادرات آن را...
-
جستوجو در متن
-
الگارو
لغتنامه دهخدا
الگارو. [ اَ رْ وْ ] (اِخ ) رجوع به الغرف شود.
-
الغرب
لغتنامه دهخدا
الغرب . [ اَ غ َ ] (اِخ ) رجوع به اَلغَرف شود.
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن حسن حارثی . معروف به ابن طولون . متوفی بسال 953 هَ . ق . او راست : الغرف العلیة فی تراجم مشاهیر الحنفیة. (کشف الظنون ).
-
ابن طولون
لغتنامه دهخدا
ابن طولون . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) شمس الدین محمدبن علی بن محمدبن طولون الشامی . مولد او به دمشق . در قاهره دانش و ادب فراگرفت و بمدرسه ٔ صالحیه تدریس نحو وحدیث میکرد. وفات او به 955 هَ .ق . است . او را در علوم مختلفه تصانیف بسیار است ، از جمله : الغرف ال...
-
غرف
لغتنامه دهخدا
غرف . [ غ َ رَ ] (ع اِ) درختی که به وی پوست پیرایند. (منتهی الارب ). لغتی است در غَرف برای درخت مذکور. (از اقرب الموارد). || گیاه یز یا یز تر، یا هر درخت که پیوسته سبز باشد. (منتهی الارب ). الثمام ، او مادام اخضر.(اقرب الموارد). || شَث ّ. || طُبّاق ....
-
قاسمی دمشقی
لغتنامه دهخدا
قاسمی دمشقی . [ س ِ ی ِ دِ م ِ ] (اِخ ) محمد سعیدبن قاسم بن صالح حلاق [ 1285 - 1317 هَ . ق . / 1842 - 1900 م . ] یکی از ادیبان و دانشمندان دمشق است . وی به صنعت های شامی آشنا بود و درباره ٔ آنها کتابی به نام 1- بدائع الغرف فی الصناعات والحرف ، به ترت...
-
خوردی
لغتنامه دهخدا
خوردی . [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ) غذاهای آبدار. شوربا. (ناظم الاطباء). مرقه . (السامی فی الاسامی ). شورباج . آبگوشت . (یادداشت بخط مؤلف ) : هر دوان عاشقان بی مزه اندغاب گشته ، چو... خوردی . ابوالعباس .نان سیاه و خوردی بی چربووآنگاه مه بمه بود این هر دو....
-
ابوحنیفه
لغتنامه دهخدا
ابوحنیفه . [ اَ ح َ ف َ ] (اِخ ) نعمان بن ثابت بن زوطی بن ماه یا نعمان بن ثابت بن نعمان بن مرزبان یا طاوس بن هرمز، امام فقیه کوفی مولی تیم اﷲبن ثعلبه . ابن الندیم گوید: نام ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی است ، وی بکوفه خزاز بود و زوطی از موالی تیم اﷲ...