کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الحرب الکلامية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابن الحرب
لغتنامه دهخدا
ابن الحرب . [ اِ نُل ْ ح َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) مرد کارزاری . مرد جنگی . (مهذب الاسماء).
-
ام الحرب
لغتنامه دهخدا
ام الحرب . [ اُم ْ مُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) رایت . (لسان العرب ). لوا. علم . و رجوع به ام الجیش شود.
-
باب الحرب
لغتنامه دهخدا
باب الحرب . [ بُل ْ ح َ ] (اِخ ) یکی از دروازه های بغداد است که در آنجا محله ٔ بزرگی بنام حربیه واقع است . دروازه ٔ مزبور به حرب بن عبدالملک یکی از سرداران ابوجعفر منصور منسوب است و در باب حرب مقبره ٔ امام احمدبن حنبل و بشرالحافی و ابوبکر خطیب و گروه...