کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
التوبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
التوبه
لغتنامه دهخدا
التوبه . [ اَت ْ ت َ ب َ ] (ع مص ) توبه کردن . بازگشتن از گناه . || درتداول عامه ، عزم بر ترک کاری کردن . بکاری بازگشت نکردن : التوبه که این کار را بکنم ؛ هرگز نخواهم کرد.ما امت پیغمبریم التوبه التوبه از شمر و خولی بدتریم التوبه التوبه .
-
واژههای مشابه
-
نبی التوبة
لغتنامه دهخدا
نبی التوبة. [ ن َ بی یُت ْت َ ب َ ] (اِخ ) از القاب رسول اﷲ محمدبن عبداﷲ است .
-
باب التوبه
لغتنامه دهخدا
باب التوبه . [ بُت ْ ت َ ب َ ] (اِخ ) دروازه ای به بیت المقدس : ... و چون بدرگاه (بیت المقدس ) درروند روی سوی مشرق از آن دو در آنچه بر دست راست است ، باب الرحمه ، گویند و دیگر را باب التوبه ... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 34) (عقدالفرید چ مصر 1259 ...
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق معروف به ابن صبیح جُرجانی . او راست : کتاب التوبة.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) جوهری . (الامام الواعظ...). او راست : کتاب التوبة والأسف و الحذر فی المؤتنف . و تاریخ نوشتن این کتاب به سال 736 هَ . ق . بوده است . (کشف الظنون ).
-
سعید
لغتنامه دهخدا
سعید. [ س َ ] (اِخ ) ابن حمیدبن بختگان مکنی به ابوعثمان . و او میگفت که از اولاد ملوک ایران است ، و از کتب اوست : کتاب انتصاب العجم من العرب و نام این کتاب التوبه است . و کتاب دیوان رسائل و کتاب دیوان الشعرا. و او از خاندانهای قدیم ایرانی است و سخت د...
-
باب الابواب
لغتنامه دهخدا
باب الابواب . [ بُل ْ اَب ْ ] (ع اِ مرکب ) در درها. دروازه ٔ دروازه ها. || باصطلاح صوفیه سیر رجوعی اول مقامات توبه است که سالک از هر چه مانع وصول است از دنیی و عقبی اعراض نموده روی توجه به جانب حق آرد. (از شرح گلشن راز از آنندراج ). در نزد متصوفه توب...
-
استغفر ا
لغتنامه دهخدا
استغفر ا. [ اَ ت َ ف ِ رُل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ، صوت مرکب ) بخشایش می جویم از خدای : نگوید این چنین جز گبر گمراه ازین گفتارها استغفر اﷲ. ناصرخسرو.مگوی این کفر و ایمان تازه گردان بگوی استغفر اﷲ زین تمنا. خاقانی .سر دشمنان تو استغفر اﷲکه خود دشمنان...
-
طهطاوی
لغتنامه دهخدا
طهطاوی . [ طَ وی ی ] (اِخ ) احمد رافعبن محمدبن عبدالعزیز رافع الحسینی القاسمی الحنفی الطهطاوی . وی بسال 1275 هَ . ق . بشهر طهطا از بخش جرجا (مصر) تولد و در همان شهر نشو و نما یافت . سپس در جامع ازهر از سال 1287 تا مدت دوازده سال نزد دانشمندان بزرگ و ...
-
عن
لغتنامه دهخدا
عن . [ ع َ ] (ع حرف جر) بمعنی از و مرادف «من » که کلمه ٔ مابعد خود را جر میدهد و آن دارای ده معنی میباشد: مجاوزت . (منتهی الارب ) آنندراج ) (از اقرب الموارد). تجاوز. (ناظم الاطباء). مانند: سافرت عن البلد؛ یعنی از شهر مسافرت کردم . (ناظم الاطباء) (از ...
-
جاهلیت
لغتنامه دهخدا
جاهلیت . [ هَِ لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِ مص ) حالت نادانی . (اقرب الموارد) : یظنون باللّه غیرالحق ظن الجاهلیة یقولون هل لنا من الامر من شی ٔ. (قرآن کریم 154/3).افحکم الجاهلیة یبغون و من احسن من اﷲ حکماً. (قرآن 50/5). و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرج الج...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن جلاء رملی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از مشاهیرعرفا و معارف طبقه ٔ اهل حال است . صاحب نفحات الانس اصل وی را از بغداد نوشته و پدرش از بغداد به رمله ٔ شام نقل کرد و در آنجا ساکن گشته زنی از خانواده ٔ قدس و تقوی بخواست و آن ع...
-
درگاه
لغتنامه دهخدا
درگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) (از: در + گاه ، پسوند مکان ) درگه . آن جای خانه که در است . مقابل پیشگاه . (یادداشت مرحوم دهخدا). آستانه ٔ در و جلو در و حضرت عتبه . (ناظم الاطباء). معرب آن درقاعة باشد. (از دزی ). در و باب . (ناظم الاطباء). جای در. مدخل . ج...