کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الاکلنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الاکلنگ
لغتنامه دهخدا
الاکلنگ . [ اَل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) زُحلوقَه چوبی است دراز که کودکان آن را بر جای بلندی از زمین نهندو یکی بر یکسر و دیگری بر سر دیگر آن نشیند و هر زمان یک سر آن به بالا برند و سر دیگر را پائین آرند.
-
واژههای مشابه
-
آلاکلنگ
لغتنامه دهخدا
آلاکلنگ . [ آل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) دو چوب برهم نهاده است متقاطع که دو کس بر دو سر چوب زبرین نشینند و بنوبت بزیر و بالا شوند، و این عمل را نیز آلاّکلنگ نامند.
-
آلاکلنگ
لغتنامه دهخدا
آلاکلنگ . [ ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) آله کُلو. ذروح . ج ، ذراریح .
-
واژههای همآوا
-
آلاکلنگ
لغتنامه دهخدا
آلاکلنگ . [ آل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) دو چوب برهم نهاده است متقاطع که دو کس بر دو سر چوب زبرین نشینند و بنوبت بزیر و بالا شوند، و این عمل را نیز آلاّکلنگ نامند.
-
آلاکلنگ
لغتنامه دهخدا
آلاکلنگ . [ ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) آله کُلو. ذروح . ج ، ذراریح .
-
الا کلنگ
لغتنامه دهخدا
الا کلنگ . [ اَل ْ لا ک ُ ل َ ] (اِ) به ترکی ذراریح است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به ذروح شود.
-
جستوجو در متن
-
اللاکلنگ
لغتنامه دهخدا
اللاکلنگ . [ اَ ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) آلاکلنگ . رجوع به آلاکلنگ شود.
-
اﷲکلنگ
لغتنامه دهخدا
اﷲکلنگ . [ اَل ْ لاه ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ) رجوع به اللاکلنگ و آلاکلنگ شود.
-
چبنلول
لغتنامه دهخدا
چبنلول . [ ] (ترکی ، اِ) صالنجق . (فرهنگ شعوری ). تاب . الاکلنگ .
-
گوژخار
لغتنامه دهخدا
گوژخار. (اِ) باغوجه . مگسک . ذروح . عروسک . کاغنه . کاونه . الاکلنگ . آله کلو. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ذروح شود.
-
مرجوحة
لغتنامه دهخدا
مرجوحة. [ م َ ح َ ] (ع اِ) بانوج . بازپیج . (از منتهی الارب ).ارجوحة. چوبی که وسط آن را بر تل مرتفعی گذارند و پسربچگان دو طرف آن سوار شوند و پائین و بالا رود. (ازمتن اللغة). الاکلنگ . رجوع به الاکلنگ شود. || (ص ) تأنیث مرجوح . رجوع به مرجوحه و مرجوح...
-
وازینج
لغتنامه دهخدا
وازینج . [ ن َ ] (اِ) الاکلنگ و آن چوبی است که میان آن را بر بلندی استوار کنندو دو کودک بر دو سر چوب نشینند، چوب گاهی از یکسو بالا رود و گاه از سوی دیگر. (از یادداشتهای مؤلف ).