کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الاله
لغتنامه دهخدا
الاله . [ اَ ل َ / ل ِ] (اِ) آلاله . شقایق النعمان . کاسه بشکنک : الاله ٔ کوهساران هفته ای بی بنفشه ٔ جویباران هفته ای بی .باباطاهر.رجوع به آلاله شود.
-
واژههای مشابه
-
آلاله
لغتنامه دهخدا
آلاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) شقایق . (برهان ). الاله . لاله ، یا لاله ٔ نعمان : چون دواتی بُسَدین است خراسانی وارباز کرده سر آلاله بطَرْف ِ چمنا. منوچهری .و بیت ذیل که لفظاً و معناً صورت دیگر بیت فوق است از همین شاعر مؤید این دعویست : بسمن زار درون لا...
-
الالة
لغتنامه دهخدا
الالة. [ اِ ل َ ] (ع مص ) بشب درآمدن . (منتهی الارب ).
-
الالة
لغتنامه دهخدا
الالة. [ اُ ل َ ] (اِخ ) موضعی است . نصر گوید موضعی است به شام . (معجم البلدان ).
-
الاله شنگ
لغتنامه دهخدا
الاله شنگ . [ اَ ل َ / ل ِ ش ِ ] (اِمرکب ) شنگ . لحیةالتیس . اذناب الخیل . ریش بز. ریش بز خالدار. رجوع به شنگ شود.
-
واژههای همآوا
-
آلاله
لغتنامه دهخدا
آلاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) شقایق . (برهان ). الاله . لاله ، یا لاله ٔ نعمان : چون دواتی بُسَدین است خراسانی وارباز کرده سر آلاله بطَرْف ِ چمنا. منوچهری .و بیت ذیل که لفظاً و معناً صورت دیگر بیت فوق است از همین شاعر مؤید این دعویست : بسمن زار درون لا...
-
جستوجو در متن
-
کف الهر
لغتنامه دهخدا
کف الهر. [ ک َف ْ فُل ْ هَِ رر ] (ع اِ مرکب ) یکی از اقسام آلاله که بنام آلاله ٔ صحرائی نامیده می شود. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به آلاله و لاله در همین لغت نامه شود.
-
زغلنته
لغتنامه دهخدا
زغلنته . [ زَ ل َ ت َ / ت ِ ] (ع اِ) آلاله ٔ وحشی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
زردمرغک
لغتنامه دهخدا
زردمرغک . [ زَ م ُ غ َ ] (اِ مرکب ) برف ریم . قسمی سبزی کوهی خوردنی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نوعی آلاله که در قسمتهای مرتفع نقاط کوهستانی می روید. برف ریم . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 234 و آلاله ها شود.
-
ریش بز خالدار
لغتنامه دهخدا
ریش بز خالدار. [ ب ُ زِ ] (اِ مرکب ) شنگ . الاله شنگ . اذناب الخیل . لحیةالتیس . ریش بز. (یادداشت مؤلف ).
-
اناتروپ
لغتنامه دهخدا
اناتروپ . [ اَ رُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی تخمک گیاهی است که در بسیاری از نباتات مانند تیره ٔ لاله و گل سرخ و آلاله دیده میشود. (از گیاه شناسی ثابتی صص 480 - 481).
-
کبیکج
لغتنامه دهخدا
کبیکج . [ ک َ ک َ ](اِ) نوعی از کرفس صحرایی است و آن را به عربی کف السبع و شجرةالضفادع خوانند و به شیرازی کسن ویران و به صفاهانی موسک گویند و از سموم قتاله است . با سرکه بر داءالثعلب طلا کنند نافع است . (برهان ) (از آنندراج ). || معرب از فارسی است و ...