کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقیاظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقیاظ
لغتنامه دهخدا
اقیاظ. [ اَق ْ ] (ع اِ) ج ِ قیظ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ قیظ، بمعنی شدت گرمای تابستان . (آنندراج ). رجوع به قیظ شود.
-
واژههای همآوا
-
اغیاض
لغتنامه دهخدا
اغیاض . [ اَ ] (ع اِ)ج ِ غَیضَة، بمعنی بیشه و جنگل و درختان انبوه در جای نشیب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ایستادنگاه آب یا خاص است بدرخت پده . غِیاض . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غَیضات . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
قیظ
لغتنامه دهخدا
قیظ. [ ق َ ] (ع اِ) گرمای تابستان و آن از طلوع ثریا تا طلوع سهیل است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، اقیاظ، قیوظ. (ازناظم الاطباء). || شدت حرارت . (از اقرب الموارد). || (مص ) سخت گرم شدن روز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آ...