کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقلیلاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقلیلاء
لغتنامه دهخدا
اقلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) کوچ کردن و بی آرام گشتن و قرار نگرفتن بجایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بی آرام شدن . (مهذب الاسماء). || شتاب کردن . || برآمدن بر کوه . || بر سر درخت نشستن . || بلند برآمدن بر هوا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)...
-
واژههای همآوا
-
اغلیلاء
لغتنامه دهخدا
اغلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) درهم پیچیدن و بلند گردیدن گیاه : اغلولی النبت . (منتهی الارب ). درهم پیچیدن کشت و بلند گردیدن آن . (ناظم الاطباء). درهم پیچیده شدن و بزرگ گردیدن درخت . تَغالی . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
شتاب کردن
لغتنامه دهخدا
شتاب کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عجله کردن . تعجیل نمودن . شتافتن . تَکَمُش . خَوء. ذَاب . صَمَیان . فَرط. اِقلیلاء. (منتهی الارب ). مقابل درنگ کردن . تعجیل به کار بردن : نکرد ایچ رستم به رفتن شتاب بدان تا برآمد بلند آفتاب . فردوسی .به پشت نهنگا...
-
بلند
لغتنامه دهخدا
بلند. [ ب ُ ل َ ] (ص ، ق ) مقابل پست . (از برهان ). مرتفع و عالی و سرافراز. (ناظم الاطباء). کشیده . افراشته . برافراشته . مرتفع، در مقابل کوتاه و پست . (فرهنگ فارسی معین ). اشرف . أعلی . أعیط. افراخته . باذخ . أکوم . باسق . تِلو. جاهض . رفیع. رفیع...