کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقلع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقلع
لغتنامه دهخدا
اقلع. [ اَ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ قَلع. (منتهی الارب ). توشه دانهای شبان .
-
واژههای همآوا
-
عقلا
لغتنامه دهخدا
عقلا. [ ع ُ ق َ ] (ع ص ، اِ) عقلاء. ج ِ عاقل . خردمندان . مردمان عاقل و خردمند و هوشیار. (ناظم الاطباء). رجوع به عقلاء و عاقل شود : سخن رسول دل و جان تست اگرخوب است خبر دهد عقلا را که جانت محترم است . ناصرخسرو.موسی زمان راتو یکی شهره عصائی بشناسند آن...
-
عقلاً
لغتنامه دهخدا
عقلاً. [ع َ لَن ْ ] (ع ق ) از روی عقل . از روی خرد. عاقلانه .
-
اقلاً
لغتنامه دهخدا
اقلاً. [ اَ ق َل ْ لَن ْ ] (از ع ، ق )لااقل . لامحاله . دست کم . باری . (یادداشت مؤلف ). در فارسی متداول است ، ولی در عربی صحیح نیست چه تنوین بصفت تفضیلی ملحق نمیشود و صفت تفضیلی غیرمنصرف است .
-
جستوجو در متن
-
قلع
لغتنامه دهخدا
قلع. [ ق َ ] (ع اِ) توشه دان شبان که در آن آلات و اسباب خود دارد. و قَلَع نیز گویند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، قُلوع ، اَقْلُع. (اقرب الموارد). و در مثل گویند: شحمتی فی قلعی . و این مثل رادر مورد چیزی آوری که در ملک توست و هر زمان و به هر کی...
-
افاقة
لغتنامه دهخدا
افاقة. [ اِ ق َ ] (ع مص ) در زه نهادن سوفار تیر را تا سر کند. (از منتهی الارب ). در زه نهادن سوفار تیر را. (از ناظم الاطباء). فوق تیر بر زه نهادن تا تیراندازی کند. (از اقرب الموارد). فوق تیر بر زه کمان نهادن . (تاج المصادر بیهقی ). و یقال : اوفقه ایف...