کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقعاث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقعاث
لغتنامه دهخدا
اقعاث . [ اِ ] (ع مص ) اسراف کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بسیار دادن کسی را بخشش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمام کردن عطا را. بسیارکردن و دادن چنانکه بخشش و عطا را. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
عقائص
لغتنامه دهخدا
عقائص . [ ع َ ءِ ] (ع اِ) عقایص . ج ِ عَقیصَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مویهای بافته و تاب داده . (آنندراج ). رجوع به عقیصة شود : معنبر ذوائب معقد عقائص مسلسل غدایر سجنجل ترائب .حسن متکلم .
-
اقعاس
لغتنامه دهخدا
اقعاس . [ اِ ] (ع مص ) توانگر و بسیار چیز و مال گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
اقعاص
لغتنامه دهخدا
اقعاص . [ اِ ] (ع مص )بر جای کشتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اسراف
لغتنامه دهخدا
اسراف . [ اِ ] (ع مص ) گزاف کاری کردن . (تاج المصادر بیهقی ). گزافه کاری . ایعاث . اقعاث . گزاف کردن . (زوزنی ). درگذشتن از حدّ میانه . از حدّ تجاوز کردن . افراط. زیاده روی .تبذیر. ابذار. اتلاف . گشادبازی . فراخ روی . از اندازه بگذشتن . تجاوز حدّ. مج...