کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقضام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقضام
لغتنامه دهخدا
اقضام . [ اِ ] (ع مص ) لرزانیدن و جنبانیدن شتر زنخ خود را. || در خشکسال اندک از طعام آوردن قوم از شهری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || قضیم خورانیدن ستور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جو دادن ستور را. (مجمل اللغة) (تاج ...
-
واژههای همآوا
-
اغذام
لغتنامه دهخدا
اغذام . [ اِ ] (ع مص ) همه ٔ شیر پستان را خوردن : اغذم الفصیل ما فی ضرع امه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تمام خوردن فصیل شیر مادر خود را: اغذم الفصیل ما فی ضرع امه ؛ شرب جمعه . (از اقرب الموارد).
-
اقزام
لغتنامه دهخدا
اقزام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قَزَم . رذال الناس . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). مردم فرومایه . (آنندراج ). رجوع به قزم شود.
-
جستوجو در متن
-
استقضام
لغتنامه دهخدا
استقضام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اقضام . (از منتهی الارب ). اندک طعام آوردن قوم از شهری در خشک سال .
-
لرزانیدن
لغتنامه دهخدا
لرزانیدن . [ ل َ دَ ] (مص ) ارعاد. (تاج المصادر). ترعیش . (زوزنی ). ارعاش .(منتهی الارب ). ارجاد. (تاج المصادر). نفض . فشاندن . افشاندن . تلتلة. (منتهی الارب ). قرقفة. (منتهی الارب ).شیبانیدن . (برهان ). شیوانیدن . لرزاندن : دست کو لرزان بود از ارتعا...