کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقسام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقسام
لغتنامه دهخدا
اقسام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قِسْم . جزٔها و قسم ها و درجه ها. (ناظم الاطباء) : ای نام تو بخشیده ٔ بخشنده ٔ اقسام اقسام مکارم را بخشی است از آن نام . مسعودسعد.رجوع به قسم شود. || ج ِ قَسَم . سوگندها. (غیاث اللغات ) (سیوطی ).
-
اقسام
لغتنامه دهخدا
اقسام . [ اِ ] (ع مص ) سوگند خوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ). || بخش کردن . (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
ذوخمسة اقسام
لغتنامه دهخدا
ذوخمسة اقسام . [ خ َ س َ ةَ اَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوخمسة اغصان شود.
-
واژههای همآوا
-
اغسام
لغتنامه دهخدا
اغسام . [ اَ ] (ع اِ) ابر پاره . غُسَم مثله . یقال : فی السماء غسم و اغسام ؛ ای قطع من السحاب . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
اغسام
لغتنامه دهخدا
اغسام . [ اِ ] (ع مص ) تاریک شدن شب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ظلمانی شدن شب : اغسم اللیل ؛ اظلم . (اقرب الموارد). اغساء. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
اقصام
لغتنامه دهخدا
اقصام . [ اَ ](ع اِ) ج ِ قَصم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ قِصم . (ناظم الاطباء). رجوع به قصم شود.
-
جستوجو در متن
-
احقان
لغتنامه دهخدا
احقان . [ اِ ] (ع مص ) جمع کردن اقسام شیر را.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مؤید. او راست : تحفة الاخیار فی اقسام الاخیار [ کذا، و ظاهراً فی اقسام الاخبار صحیح است ].
-
آکوله
لغتنامه دهخدا
آکوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) آکُله . نوعی برنج و آن اجود اقسام برنج باشد.
-
طاس پلو
لغتنامه دهخدا
طاس پلو. [ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) قسمی از اقسام پلوها است .
-
ثانی سماوی
لغتنامه دهخدا
ثانی سماوی . [ س َ ] (اِ مرکب ) اسم یکی از اقسام مروارید است .
-
متنوعه
لغتنامه دهخدا
متنوعه . [ م ُ ت َ ن َوْ وِ ع َ ] (ع ص ) گوناگون شونده . و نوع نوع شونده و اقسام اقسام شونده . (غیاث ) (آنندراج ): ملل متنوعه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مؤنث متنوع . رجوع به همین کلمه شود.