کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتصال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقتصال
لغتنامه دهخدا
اقتصال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بریدن . || بریده گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
اغتسال
لغتنامه دهخدا
اغتسال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شستن و غسل کردن . (فرهنگ نظام ). غسل آوردن : اغتسل بالماء؛ غسل آورد. (منتهی الارب ).غسل کردن با آب . (ناظم الاطباء). تن را شستن : غسل الرجل ؛ غسل بدنه . (از اقرب الموارد). || خوشبویی آلودن . (آنندراج ). خوشبوی آلودن : اغتس...
-
جستوجو در متن
-
تقصل
لغتنامه دهخدا
تقصل . [ ت َ ق َص ْ ص ُ ] (ع مص ) انقصال . اقتصال . بریدن و برگردیدن . (از اقرب الموارد).