کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقتسار
لغتنامه دهخدا
اقتسار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بستم بر کاری داشتن کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اقتثار
لغتنامه دهخدا
اقتثار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رخت خانه ساختن چیزی را: اقتثرت الشی ٔ اقتثاراً؛ رخت خانه ساختم آن چیز را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
اقتصار
لغتنامه دهخدا
اقتصار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بسند کردن و نگذشتن ازچیزی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). اکتفاکردن بر چیزی . ایستادن و بسند کردن بدان . (تاج المصادر بیهقی ). بر چیزی فروایستادن . (المصادر زوزنی ).- اقتصار کردن ؛ اکتفا کردن . بسند کردن : بهتر...