کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقتراب
لغتنامه دهخدا
اقتراب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نزدیک شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). همدیگر نزدیک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به همدیگر نزدیک شدن . (ناظم الاطباء). نزدیک آمدن . (غیاث اللغات از لطائف ). قرب . (المصادر زوزنی ) : اقتربت الساعة وانشق القمر. (قرآن 1/54)...
-
واژههای همآوا
-
اغتراب
لغتنامه دهخدا
اغتراب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از دیار خویش دور گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دور ماندن و برکنده شدن از میهن . (از اقرب الموارد). || دربیگانگان نکاح کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ازدواج کردن با غیر خویشاوندان . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
نزدیک آمدن
لغتنامه دهخدا
نزدیک آمدن . [ ن َ م َ دَ ] (مص مرکب ) پیش آمدن . (ناظم الاطباء). || نزدیک شدن . اقتراب : بهار خرم نزدیک آمد از دوری به شادکامی نزدیک شد نه مندوری . جلاب بخاری .- به نزدیک آمدن ؛ نزدیک شدن : بدانست کآمد به نزدیک مرگ همی زرد خواهد شدن سبز برگ . فردوس...
-
نزدیک شدن
لغتنامه دهخدا
نزدیک شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسیدن . پیش آمدن . قریب شدن . (ناظم الاطباء). ولی . اقتراب . دنو. (ترجمان القرآن ). تقرب . (تاج المصادر بیهقی ). مقابل دور شدن : نزدیک نمی شوی به صورت وز دیده ٔ دل نمی شوی دور. سعدی . || فرارسیدن : چو بگذشت شب رو...