کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افزودن به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
محنت افزودن
لغتنامه دهخدا
محنت افزودن . [ م ِ ن َ اَ دَ ] (مص مرکب ) محنت افزائیدن . زیاده کردن سختی و رنج و مشقت و تعب : خواجه گر نوح راست کشتی بان موج طوفانش محنت افزاید.خاقانی .
-
اعتقاد افزودن
لغتنامه دهخدا
اعتقاد افزودن . [ اِ ت ِ اَ دَ ] (مص مرکب ) زیاده شدن ایمان و عقیده ٔ راسخ و مستحکمتر شدن عقیده و ایمان : که هر روز افزاید این اعتقادکه کس نیست در مهرت از من زیاد.ظهوری ترشیزی (از ارمغان آصفی ).
-
جستوجو در متن
-
بیفزائیدن
لغتنامه دهخدا
بیفزائیدن . [ ی َدَ ] (مص ) افزائیدن . افزودن . رجوع به افزودن شود.
-
نیفزودن
لغتنامه دهخدا
نیفزودن . [ ن َ ی َ دَ ] (مص منفی ) مقابل افزودن . رجوع به افزودن شود.
-
افزایندگی
لغتنامه دهخدا
افزایندگی . [ اَ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) حاصل عمل افزاییدن . آنچه از افزودن حاصل آید. رجوع به افزودن و افزاییدن و افزایش شود.
-
بیفزودن
لغتنامه دهخدا
بیفزودن . [ ی َ دَ ] (مص ) افزودن : چو آمد بکیخسرو نیکبخت فراوان بیفزود بالای تخت . فردوسی .رجوع به افزودن و فزودن شود.
-
فزائیدن
لغتنامه دهخدا
فزائیدن . [ ف َدَ ] (مص ) افزودن . فزاییدن . رجوع به فزاییدن شود.
-
فرخیز کردن
لغتنامه دهخدا
فرخیز کردن . [ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر مدار آب افزودن برای امری عام المنفعه یا تعمیر جو و قنات و آن افزودن چند هنگام است بر مدار. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
تمدید کردن
لغتنامه دهخدا
تمدید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول امروزی مهلت بیشتری تعیین کردن . فاصله ٔ زمانی اجرای امری را افزودن . انجام دادن تعهدی را به تأخیر انداختن . و بیشتر در مورد افزودن مدت پرداخت دین بکار رود: سفته ٔ فلان کس تمدید شد.
-
برافزودن
لغتنامه دهخدا
برافزودن . [ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب ) افزودن . زیاد کردن . افزایش دادن . افزون ساختن . افزونی دادن : تو بر خویشتن برمیفزای رنج که ما خود گشائیم درهای گنج . دقیقی .رجوع به افزودن شود.
-
غم افزایی
لغتنامه دهخدا
غم افزایی . [ غ َ اَ ] (حامص مرکب ) افزودن غم . عمل غم افزا. رجوع به غم شود.
-
شادی افزایی
لغتنامه دهخدا
شادی افزایی . [ اَ ] (حامص مرکب ) شادی افزودن . شادی افزا بودن . رجوع به شادی افزا شود.
-
فزایستن
لغتنامه دهخدا
فزایستن . [ ف َ ی ِ ت َ ] (مص ) فزودن . افزودن . (یادداشت بخط مؤلف ). افزاییدن . رجوع به فزایسته شود.
-
توفیل
لغتنامه دهخدا
توفیل . [ ت َ ] (ع مص ) افزودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). افزودن و بازکردن پوست را نیز گفته اند. (از اقرب الموارد). || (اِ) گیاهی است که مرو نامندش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گیاهی که به پارسی مرو گویند. (ناظم ...