کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتتح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سجل
لغتنامه دهخدا
سجل . [ س َ ] (ع مص ) ریختن آب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || متصل خواندن سوره را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). متصل خواندن کتاب را، و از این معنی است حدیث ابن مسعود: افتتح سورة النساء فسجلها؛ یعنی آن را متصل خواند و آن از سجل است بمع...
-
مفتح الابواب
لغتنامه دهخدا
مفتح الابواب . [ م ُ ف َت ْ ت ِ حُل ْ اَب ْ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای متعال . نامی از نامهای صفاتی باری تعالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در میخانه بسته اند دگرافتتح یا مفتح الابواب . حافظ.و رجوع به مدخل قبل شود.
-
افتتاح
لغتنامه دهخدا
افتتاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گشادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از منتخب بنقل غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). مقابل بستن . (از اقرب الموارد). باز کردن . (یادداشت مؤلف ) : و هم بر این نمط افتتاح کرده شود. (کلیله و دمنه ). || آغاز کردن . (منتهی الارب ) (...
-
ابواب
لغتنامه دهخدا
ابواب .[ اَب ْ ] (ع اِ) ج ِ باب . درها. مَداخل : بجود و رای بکرده ست خلق را بی غم بعدل و داد گشاده ست بر جهان ابواب . مسعودسعد.بلا گرچه مقدور از ابواب دخول آن احتراز واجب . (گلستان ). || فصول . مباحث . بخشها. حیثیات . اقسام . موارد. مسائل .امور : بهم...
-
احنف
لغتنامه دهخدا
احنف . [ اَ ن َ ] (اِخ ) ابن قیس معاویةبن حصین بن عبادةبن نزال بن منقربن عبیدبن الحارث بن عمروبن کعب بن سعدبن زید مناةبن تمیم التمیمی . نام او ضحاک و بقولی صخر و کنیت او ابوبحر است و بردباری و حلم را در عرب و فارس بدو مثل زنند و احلم من الأحنف گویند...