کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افتال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
افتال
لغتنامه دهخدا
افتال . [ اِ ] (ع مص ) برآمدن غلاف دانه ٔ سلم و طلع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برآمدن دانه ٔ سلم و سمر. (از اقرب الموارد).
-
افتال
لغتنامه دهخدا
افتال . [ اِ ] (ن مف مرخم ، نف مرخم ) پراکنده و پاشیده و شکافته و دریده باشد. (برهان ).دریده و شکافته و پراکنده و پاشیده باشد. (هفت قلزم ). بمعنی پراکنده و شکافته و دریده و برافشانده و افتالیدن مصدر آن است . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). پراکنده و ...
-
جستوجو در متن
-
افتالیدن
لغتنامه دهخدا
افتالیدن . [ اِ ] (مص ) پراکندن . پاشیدن . افشاندن . (برهان ) (ناظم الاطباء). پاشیدن . پراکنده کردن . برافشاندن . (آنندراج ). شکافتن و دریدن است . (برهان ) (آنندراج ). شکافتن . دریدن . تلف نمودن . (ناظم الاطباء). رجوع به افتال شود.