کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغتماز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغتماز
لغتنامه دهخدا
اغتماز. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) طعن کردن بر کسی و عیب نمودن . یقال : فعلت شیئاً فاغتمز فلان علی ؛ ای طعن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).طعن کردن بر کسی . یقال : فعلت شیئاً فاغتمزه فلان ؛ ای طعن علی فیه و وجد بذالک مغمزاً. (از اقرب الموارد)....
-
واژههای همآوا
-
اغتماض
لغتنامه دهخدا
اغتماض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) غنودن . یقال : مااغتمضت عینای ؛ ای ما نامتا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غنودن . (آنندراج ). بخواب رفتن چشم : ما اغتمضت عینای ؛ ای ما نامتا. (از اقرب الموارد). مژه برهم زدن : ما اغتمضت عینای ؛ مژه برهم نزدم . (یادداشت ب...
-
جستوجو در متن
-
مغتمز
لغتنامه دهخدا
مغتمز. [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) طعن کننده و عیب نماینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). طعن زننده وتهمت زننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اغتماز شود.
-
طعن کردن
لغتنامه دهخدا
طعن کردن . [ طَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عیب کردن . سرزنش کردن . ملامت کردن . جرح . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). اغتماز. اغماز. لدغ . تلداغ . کرظ. (منتهی الارب ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 236 شود : سلطان محمود گفت : مذهب راست ازآن ِ امام ابوحنیفه...