کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعناء
لغتنامه دهخدا
اعناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عِنو، بمعنی کرانه ٔ آسمان و گروه مردمان از قبایل مختلف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ِ عِنو، یعنی جوانب و نواحی و گروه مختلف از مردمان . (از اقرب الموارد). رجوع به عنو شود.
-
اعناء
لغتنامه دهخدا
اعناء. [ اِ ] (ع مص ) رنجانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رنجانیدن و بدین معنی یائی باشد. (ناظم الاطباء). به تعب و رنج انداختن . (از اقرب الموارد). || سر نامه نوشتن و نشان کردن کتاب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سر نامه نوشتن و نشان کردن کتاب را و...
-
واژههای همآوا
-
ائناء
لغتنامه دهخدا
ائناء. [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایناء شود.
-
جستوجو در متن
-
عنا
لغتنامه دهخدا
عنا. [ ع َ ] (ع اِ) جانب و ناحیه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گروهی از قبایل مختلف مردم . (از اقرب الموارد). عِنو. رجوع به عنو شود. ج ، أعناء.
-
عنو
لغتنامه دهخدا
عنو. [ ع ِن ْوْ ] (ع اِ) کرانه ٔ آسمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جانب و ناحیه و کرانه ٔ آسمان . (ناظم الاطباء). واحد أعناء، و آن جوانب و نواحی باشد. (از اقرب الموارد). || عنو من الناس ؛ گروه مردمان از قبایل مختلف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم...