کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعضاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعضاب
لغتنامه دهخدا
اعضاب . [ اِ ] (ع مص ) شاخ شکستن گوسپند را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکستن شاخ داخل گوسپند و نیز شکستن یکی از شاخهای گوسپند بطورمطلق . (از اقرب الموارد). || گوش شکافتن ناقه را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سوراخ کردن ...
-
واژههای همآوا
-
اعذاب
لغتنامه دهخدا
اعذاب . [ اِ ] (ع مص ) دور نمودن چغزلاوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دور نمودن چغزلاوه را از آب . (ناظم الاطباء). چغزلاوه ٔ آب را از آن برکندن . و همزه ٔ آن [ باب افعال ] برای افاده ٔ سلب است . (از اقرب الموارد): اعذب الماء اعذاباً؛ دور نمود... (منت...
-
اعزاب
لغتنامه دهخدا
اعزاب . [ اَ ] (اِخ ) هِراوةالاعزاب ؛ اسبی است کانت موقوفة علی الاعزاب یغزون علیها و یستفیدون المال لیتزوجوا. (منتهی الارب ). هِراوةالاعزاب ؛ نام اسب مشهوری که وقف بود بر عزبها که با آن می جنگیدند و مال بدست می آوردند تا با آن ازدواج کنند. و یضرب بها...
-
اعزاب
لغتنامه دهخدا
اعزاب . [ اَ ] (ع ص ، اِ)ج ِ عَزَب ، بمعنی مرد بی زن و زن بی شوی و اعزاب جمع هر دو است . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ِ عَزَب ، به اعتبار لفظ کلمه و جمع دیگر آن عُزّاب بجهت معنی آن که عازب است . (از اقرب الموارد).
-
اعزاب
لغتنامه دهخدا
اعزاب .[ اِ ] (ع مص ) دور شدن و دور کردن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یقال : اعزبه اﷲ؛ ای اذهبه . (منتهی الارب ). دور شدن ، یقال : «من قراء القرآن فی اربعین لیلة فقد اعزب »؛ ای ابعد العهد بأوّله من عزب بابله . (از اقرب الموارد). و دور...