کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعدادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعدادی
لغتنامه دهخدا
اعدادی . [ اَ ] (ص نسبی ) کسی است که خانه های نقش مثلث و مربع و غیرهما به اعداد پر کند برای حصول مقاصد. (آنندراج ) (بهار عجم ) : یکی است مرتبه ٔ خشت مال و اعدادی که هر دورا شده پر کردن مربع فن . شفیع اثر (از آنندراج ).|| کسی که علم اعداد می داند. (فر...
-
اعدادی
لغتنامه دهخدا
اعدادی . [ اِ ](حامص ) حاصل عمل مهیا ساختن . (از یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
بخش پذیر
لغتنامه دهخدا
بخش پذیر. [ ب َ پ َ ] (نف مرکب ) قابل قسمت . تقسیم پذیر: نقطه بخش پذیر نیست . (یادداشت مؤلف ). (اصطلاح حساب ) اعدادی که به عدد یا اعداد دیگر قابل تقسیم است .
-
ترتیبی
لغتنامه دهخدا
ترتیبی . [ ت َ ] (ص نسبی ) مرتب و منظم و باترتیب . || ابتدایی . (ناظم الاطباء).- اعداد ترتیبی ؛ اعدادی که مرتبه را بیان کنند چون نخستین ، دوم ، سوم ، چهارم و جز اینها.- غسل ترتیبی ؛ مقابل غسل ارتماسی . غسلی که نخست سر و گردن و آنگاه جانب راست و سپس...
-
اعداد متناسبه
لغتنامه دهخدا
اعداد متناسبه . [ اَ دِ م ُ ت َ س ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعدادی را گویند که در نسبت بسوی یکدیگر متحد باشند بنحوی که یک مقدم از آن اعداد نسبت به تالی خود مانند نسبت جمیع مقدمها بسوی تالی های خودشان باشد. (از کشاف ).
-
اعداد طبیعیه
لغتنامه دهخدا
اعداد طبیعیه . [ اَ دِ طَ عی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعدادی را نامند که نسبت بیکدیگر تفاضلی معین بین آنها باشد، مانند 1 - 2 - 3 و امثال آن ، خواه مبداء آن اعداد یک باشد یا غیر آن مانند 3 - 6 - 9 و مثل 1 - 4 - 7 و اگر مبداء واحد قرار داده ...
-
لتو
لغتنامه دهخدا
لتو. [ ل ُ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی قماربازی است ، بدینگونه که بر سی صفحه ٔ مقوائی (کارت ) سه ردیف و هر ردیف نه خانه نقش شده و اعدادی از یک تا نود در آن خانه ها (در هر خانه یک عدد) نگاشته شده است و نود مهره ٔ چوبین که بر هر یک عددی از اعداد نودگانه ...
-
اعداد متوالیه
لغتنامه دهخدا
اعداد متوالیه . [ اَ دِ م ُ ت َ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعدادی را نامند که نسبت بعدد ماقبل بلافاصله ٔ خود، یک یک افزوده شوند. خواه مبداء واحد و خواه غیرواحد باشد، مانند: 2 - 3 - 4 و اگر نسبت بعدد ماقبل بلافاصله ٔ خود، دودو افزوده شود، و م...
-
لگاریتم
لغتنامه دهخدا
لگاریتم . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) (از: یونانی لگس ،لغت + آریتمس ، عدد) و دراصطلاح ، لگاریتم مجموعه ٔ اعدادی است که دارای خاصیت های مخصوص هستند و در محاسبات مختلف به کار میروند.تعریف : هرگاه aیک عدد ثابت و رابطه ٔ ay=x برقرار باشد y را لگاریتم در دستگا...
-
استرالسوند
لغتنامه دهخدا
استرالسوند. [ اِ ] (اِخ ) شهریست در خطّه ٔ پومرانیا (پروس ) در ساحل دریای بالتیک ، در 140 هزارگزی شمال برلن و مقابل جزیره ٔ روکن . یک لنگرگاه دلکش ،شهرداری بزرگ ، توپخانه ، دارالصنایع دریائی ، ضرابخانه ، مکاتب اعدادی و بحری ، کتابخانه ، کارخانه های م...
-
اسپالاترو
لغتنامه دهخدا
اسپالاترو. [ اِ رُ ] (اِخ ) شهر و اسکله ای است در خطّه ٔ دالماسی یوگوسلاوی در 165 هزارگزی جنوب شرقی زاره ، در خلیجی کوچک . عدّه ٔ نفوس آن 16000 تن ، یک مکتب اعدادی ، یک دارالمعلمین و دو کلیسای بزرگ دارد، یکی از آنها در ازمنه ٔ قدیمه معبد دیانا (مظهر ...
-
اعداد
لغتنامه دهخدا
اعداد. [ اِ ] (ع مص ) آماده گردانیدن کسی یاچیزی را و ذخیره ساختن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهیا و حاضر ساختن کسی را برای کاری .(از اقرب الموارد). یقال : «اعده اعداداً»؛ آماده گردانید او را و ذخیره ساخت . (منتهی الارب ). آماده کرد...
-
پلتسک
لغتنامه دهخدا
پلتسک . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) نام شهری در لهستان بر کنار رود نارِف . دارای نوزده هزار سکنه . بسال 1806م . فرانسویان در این محل روسها را شکست دادند. (قاموس الاعلام ترکی ). در ماده ٔ پلوچوق تلفظ ترکی بلتسک آمده است : پلوچوق نام قصبه ٔ مرکزی وویوودی است در...
-
تارب
لغتنامه دهخدا
تارب . (اِخ ) مرکز ایالت پیرنه ٔ علیا در 849هزارگزی پاریس ، بر ساحل چپ رود «آدور» . آب آنجا بوسیله ٔ دو آب راهه ٔ وسیع در تمام محله ها که دارای 26055 تن سکنه است پخش می گردد، ساختمانهای شهر با مرمر وآجر بنا شده است . دارای چند کلیسای بزرگ متعلق به او...